آغاز سلطنت سلجوقيان بر ايران مصادف بود با ادامه دوران رونق و شكفتگي زبان و ادب فارسي.در اين عهد نيز همچون دوره حكومت غزنويان شاهد ظهور دهها چهره برجسته ادبي و علمي ميباشيم كه نام اكثر اين بزرگان در گلستان فرهنگ و ادب كشور ما جاودان گشته است. در دوران حاكميت سلجوقيان ترك نژاد شعرا و فضلايي همچون ناصر خسرو،خيام ، انوري، معزي ، قطران،سنائي و شيخ عطار هر يك به نقش آفريني در صحنه ادبيات ايران پرداختند. ظهور دانشمندان و فقها و مشايخي همچون راوندي، غزالي، خواجه قشيري و نجمالدين كبري نيز موجب پربارتر شدن هر چه بيشتر اندوختههاي سرزمين كهنسال ايران اعم از آثار ادبي و تاريخي و ديني منثور و منظوم گشت. در دوره سلاجقه اكثر شاهان همچون سلطان ملكشاه و سلطان سنجر ادبا و شعرا را مورد حمايت خويش قرار ميدادند و خود نيز سخنشناس و اهل فضل بودند. وزراي دانش دوست و ادبپرور اين دوره همچون عميدالملك كندري و خواجه نظامالملك طوسي نيز از مشوقان ادبا و دانشمندان بودند. در عهد سلاجقه شهرهاي بزرگ آن روزگار همچون نيشابور و اصفهان محل تجمع و گردهمايي شعرا و نويسندگان بود و نظاميههايي كه خواجه نظامالملك در بلخ وهرات وبغداد و نيشابور و ديگر نقاط ايران تأسيس كرد نيز در انتشار فرهنگ و ادب ايراني و پارسي نقش بسزايي داشت. جداي از روحيه دانشپروري امراي سلجوقي سلسلههاي كوچك محلي آن دوره همچون غوريان و خوارزمشاهيان و غزنويان و اتابكان كه كمابيش معاصر با سلجوقيان بودند نيز در تشويق سخن سرايان و دانشمندان ايراني سهم داشتند و استعداد ايرانيان در متجلي ساختن روحيه استقلال خويش از اعراب نيز به اوج خويش رسيده بود. از ويژگيهاي مهم اين عصر بوجود آمدن افكار عرفاني و ذوق صوفيانه در قالب نظم و نثر فارسي است. نويسندگان و شعراي عارف و متصوف ايران در عهد سلجوقيان عقايد صوفيانه و عرفاني را با بهترين و شيرينترين عبارات در لباس نظم و نثر ارائه نموده و احساسات رقيق و عالي خود را به زيباترين وجه به تصوير كشيدهاند. از مشهورترين سخنگويان عرفاني اين دوره ميتوان از باباطاهر همداني، شيخ ابوسعيد ابوالخير، شيخ عطار نيشابوري، خواجه عبدا... انصاري و سنائي غزنوي ياد كرد كه هر يك دريايي از معرفت و خداشناسي بوده و قلب خود را مركز عشق ومحبت و جلوهگاه احديت ساختهاند. اين عرفا زبان فارسي را دچار تحول عميقي كردند و مضامين ومعاني بلند عرفاني را علاوه بر معاني حماسي و اخلاقي وارد آن نمودند.
نثر فارسي در دوره سلجوقيان پيشرفت شگرفي نمود و بعضي از شاهكارهاي ادبيات منثور فارسي همچون تاريخ بيهقي، چهار مقاله، كليله و دمنه و تذكره الاولياء در اين عصر خلق شدند. نثر اين دوره نيز معمولا ساده و روان و بدور از تكلفات و عبارت پردازيهاي دوران بعد بوده و بطور كلي نثري پخته و آزموده و بديع و فصيح است. با اين حال از اواسط اين عهد بتدريج استعمال كلمات و جملههاي ثقيل عربي و ايراد شواهد و اشعار عربي و تظاهر در انشاي مطنطن و نثر مرسل و مزين رواج يافت و به عنوان نمونه ميتوان از كتب راحه الصدور راوندي و التوسل الي الترسل بهاء الدين بغدادي اشاره كرد كه زمينه ساز شيوه نگارش مغلق و پيچيده عصر ايلخانان مغول به شمار ميروند. ازاين روي نثر و سبك نگارش ادبي اين دوره را ميتوان به دو سبك كاملا متمايز از يكديگر تقسيم نمود. سبك ساده و روان كه دنباله نثر و سبك قرن چهارم و دوره سامانيان و غزنويان است و سبك مصنوع كه آميخته با صنايع لفظي است و اوج آن در دوره ايلخانان متجلي ميگردد.
شعر فارسي در اين دوره داراي ويژگيهاي خاصي است بدين گونه كه جداي از شعر عرفاني كه شعرايي همچون عطار آن را به اوج خود رساندند شعر فارسي در مسير كاملا تازهاي باليدن گرفت.بدين معني كه بدليل بهم ريختگي اوضاع سياسي سلاجقه از اواسط اين دوره به بعد و ارج و قرب شعراي درباري و شيوه قصيده و مديحه سرايي رنگ باخت. در مقابل غزل و رباعي بتدريج مقام شامخي يافتند و حتي صوفيان نيز به اين قالبهاي شعري گرايش يافتند. قالب شعر حماسه غنايينيز در اواخر عهد سلجوقي در ايران قوت گرفت و نظامي گنجوي اين شعر زيبا را بار ديگر شكلبخشيد. ويس و رامين فخرالدين گرگاني و مثنويهاي نظامي از بهترين نمونههاي اين نوع شعر بهشمار ميآيند.
در دوره سلجوقيان بتدريج تفاوتهايي نيز در شيوه بيان و نوع القاء معاني شعري در ادب فارسي پديد آمد. اين انشعابات سرانجام به ايجاد سه نوع خاص از شعر فارسي بدل گرديد; گروه اول شعرايي بودند كه سبك شاعران دوره قبل را ادامه دادند و بيشتر در خراسان و ماوراءالنهر ميزيستند كه شاخصترين آنها انوري و امير معزي ميباشند. گروه دوم شعرايي همچون خاقاني شرواني، نظامي گنجوي و فلكي شيرواني بودند كه مكتب آذربايجان را بنياد نهادند و از لحاظ سبك شعري پيرو بكار بردن الفاظ و معاني مبتني بر باريكي خيال و نازك انديشي بودند. گروه سوم نيز مكتب اصفهان را بنا نهادند كه با گويندگان خراسان و آذربايجان تفاوتهايي داشتند. از چهرههاي شاخص اين شاخه ميتوان از جمالالدين عبدالرزاق اصفهاني و پسرش كمالالدين اسماعيل اصفهاني ياد كرد.
شعراي دوره سلجوقي افزودن از شمارند و ذكر اسامي آنها نيز موجب ملال و تطويل كلام خواهد شد از اين روي تنها به ذكر نام چند تن از شاعران معروف اين روزگار، صرفنظر از سبك و شيوه آنها،ميپردازيم كه هر يك از افتخارات فرهنگ و ادب ايران زمين محسوب ميگردند:
اسدي طوسي، لامعي گرگاني، حكيم ناصرخسرو قبادياني، بوحنيفه اسكافي، قطران تبريزي،مسعود سعد سلمان، حكيم عمر خيام، امير معزي، فخر الدين گرگاني، انوري، ارزقي هروي، اديب صابر، رشيد و طواط، مختاري غزنوي، عمعق بخارائي، خاقاني شرواني و نظامي گنجوي.
از انبوه نويسندگان اين دوره نيز چند چهره ادبي شاخص عبارتند از:
خواجه نظامالملك طوسي، عنصرالمعالي كيكاووس، نصرا... بن منشي، ناصر خسرو قبادياني،هجويري غزنوي، محمد غزالي، نظامي عروضي سمرقندي، عطار نيشابوري، قاضي حميدالدين بلخي، كاتب جويني، بهاءالدين مؤيد بغدادي، حميدالدين كرماني، نجمالدين راوندي، ابوالشرف جرفاذفاني.
جداي از اين اساتيد، گروه زيادي از نويسندگان اين دوره نيز به زبان عربي تأليفات گرانقدري را به رشته تحرير درآوردهاند كه چون از موضوع اين بحث خارج است به اين دانشمندان اشارهاي نميشود.
ادبيات فارسي با اين كولهبار از فرهنگ و ادب ساير پيشرفت فرهنگي ايران را هموار ساخت و ميتوان گفت اين دوره از مهمترين ادوار تاريخي ايران است كه زبان فارسي اعم از نثر و شعر را به پيشرفتهاي شگرف آن در قرون بعد رهنمون ساخت.
منابع:
1 ـ رضازاده شفق، صادق: تاريخ ادبيات ايران، شيراز، دانشگاه پهلوي، 1354.
2 ـ صفا، ذبيحالله: تاريخ تحول نظم و نثر فارسي، تهران، اميركبير، 1352.
3 ـ براون، ادوارد: تاريخ ادبي ايران، ترجمه علي پاشا صالح، تهران، بانك ملي، 1312.
4 ـ ر.ن. فراي (گردآورنده): تاريخ ايران كمبريج (جلد 5)، ترجمه حسن انوشه، تهران، اميركبير، 1366.
عصر صحرا...
ما را در سایت عصر صحرا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : عبدالمناف آق ارکاکلي asresahra بازدید : 1912 تاريخ : چهارشنبه 7 فروردين 1392 ساعت: 5 PM