تاریخ و رفتار اجتماعی تركمن ها در یك نگاه

ساخت وبلاگ

بخش اول :



تاریخ قومی و قبایل تركمن

تركمنها گروهی از زردپوستان آسیای میانه هستند كه به دلایل گوناگون طبیعی و اجتماعی به طرف جنوب منطقه هجوم آوردند . این گروه در مناطق تركمنستان واقع در اتّحاد جماهیر شوروی و تركمن صحرای ایران ساكن شده اند . آنان دارای جدی افسانه یی به نام «اُغوذخان» (Oghuz Khan) هستند كه تمام گروهها و زیرگروههای تركمن از او منشعب شده اند . تركمنها مسلمان ، از شاخه حنفی و اهل سنّت بوده و به لهجة تركمنی كه متعلّق به گروه زبانی «اُغوذ» یا «تركی جنوب غربی» بوده و به زبانهای آذربایجانی و تركی استانبولی نزدیك است صحبت می كنند (منگز «Menges»، 1967). از لحاظ فرهنگی و اجتماعی مشابهات زیادی با زردپوستان آسیای میانه (مانند گروههای قزاق و قرقیز) دارند (آیرونز «Irons»، 1975). تركمنها در طی سالیان دراز با گروههای بومی مخلوط شده اند .
تركمنها ، در منطقة شمال دریاچه «ایشیق گل» (Ishiq Gel) در حدود شش هزار سال پیش زندگی می كرده اند (بوگولیوبف «Bogoliouboff»، 1979). منابه فوق نشان می دهد كه تركمنها متعلّق به شمال مغولستان بوده اند . بیشتر مورّخان عقیده دارند كه تركمنها از مشرق (خاورزمین) مهاجرت كرده اند . آنها در قرن ششم میلادی در نزدیكی سیر دریا (سیحون) می زیسته اند و بعـداً به قسمتهای جنوبی آمـودریا (جیحون) و مرو مهاجرت كرده اند .
تاریخ تركمنها را می توان به دو دورة افسانه یی و تاریخی تقسیم كرد :

1- دورة افسانه ای
بر طبق منابع شفاهی و شجره نامه یی می توان تاریخ تركمنها را از آغاز خلقت تاكنون به شرح زیر نگاشت :
حضرت آدم (ع) نخستین انسان روی زمین بود . بعد از وی «شیث» (s hith) بزرگترین پسر او ، جانشین وی و پیامبر بود . او در حدود 912 سال زندگی كرد . «انوش» (Enush) فرزند وی پس از پدر ، رهبر و پیامبر شد . سپس «قی نان» (Qeynan) كه 840 سال زندگی كرد و فرزند «انوش» بود ، رهبری و پیامبری را به عهده گرفت . «مهلائیل» (Mehlail) فرزند «قی نان» پس از او بر جای پدر نشست . وی 920 سال زندگی كرد و در زمان او فرزند آدم زیاد شده و در منطقة وسیعی پراكنده شده بودند . او در شهر «سور» در «بابل» زندگی می كرد و مردم در آن زمان در كوهها و جنگلها می زیستند . «مهلائیل» از آنها خواست كه روستاها و شهرها را بنا كنند و به كشاورزی بپردازند . پس مردم به كاشتن گندم و جو همت گماشتند . بعد از او پسرش «بارد» (Bared) یا «ادریس» (Edres) رهبری و پیامبری را به عهده گرفت و بعد از وی نیز پسرش «اخنوش» (Ekhnush)، كه 908 سال زندگی كرد ، پیامبر مردم شد . او علم پزشكی می دانست و مردم را به خداشناسی دعوت می كرد . «متوشلخ» (Metushelekh) فرزند او جانشین وی شد . پس از او «لامق» حضرت نوح علیه السلام فرزند «لامق» رهبری مردم را بر عهده گرفتند . چنانكه در «جامع التّواریخ» مذكور است حضرت نوح (ع) در 250 سالگی به پیامبری رسید ولی بیشتر امت وی به او و پروردگار یكتا ایمان نداشتند . در طی 700 سال فقط 80 نفر به او ایمان آوردند . او از خدا خواست كه امت او را نابود كند . خداوند نیز با او موافقت فرمود و از طریق جبرئیل به او پیام داد كه یك كشتی بزرگ بسازد . این كشتی با وسیلة او و پیروانش ساخته شد . آنها به اندازه كافی غذا و از هر نوع حیوان یك جفت در كشتی گذاشتند . درآن روز باران و طوفان آغاز شد و برای مدتها ادامه داشت . حضرت نوح (ع) و پیروان در روز موعود به كشتی درآمدند . تمام زمین و حتّی قلّة كوهها به وسیلة آب پوشانده شد .
كشتی بعد از شش ماه در «موصول» در شمال تركیه به گل نشست . آنها تنها انسانهایی بودند كه از طوفان جان سالم بدر بردند . پس از سالها تمام پیروان او به جز پسران او و زنانشان به رحمت ایزدی پیوستند . حضرت نوح (ع) دارای سه پسر به نام های «یافث» (Yafeth) ، «سام» (Sam) و «حام» (Ham) بود . «یافث» جد مشترك ترك ها و زردپوستان است كه در شمال زندگی می كرد . «سام» كه در خاورمیانه می زیست جد اعراب و ایرانیان است و «حام» نیز كه در هندوستان به سر می برد جد سیاه پوستان است . بنابراین ، این سه برادر جد مشترك تمام انسانهای امروزی هستند . «یافث» احتمالاً پیامبر بود و به صورت كوچندگی زندگی می كرد . او تابستانها را در «اورتاق» (Urtaq) و «كرتاق» (Kertaq) كه كوههای بلند و عظیم هستند و نیز در شهر «اینانج» (Inanj) در مغولستان می گذراند و زمستانها نیز به «اورسوق» (Ursuq) ، «قاقیان» (Qaqeyan) و «قره قروم» (Qare Qurum) در مغولستان می رفت. او دارای هفت پسر بود كه یكی از آنها « ترك » (Turk) نام داشته و جد تمام تركهاست . «ترك» چهار پسر داشت . «توتك» (Tutek) یكی از پسران او دارای فرزندی بنام «الیجه خان» (Elije Khan) بود .«دیب باقوی خان» (Dibbaquy Khan) پسر او ، نیز پدر ، « گوك خان» (Guk Khan) بود .
او نیز پسری بنام «آلینجه خان» (Alinje Khan) داشت كه دارای دو پسر به نامهای «مغول» (Moghol) و «تاتار» (Tatar) بود كه به ترتیب اجداد مغول ها ( زردپوستان ) و تاتارها هستند . «مغول» چهار پسر به نامهای «قراخان» (Qara Khan) ،«آورخان» (Aver Khan) ،«گورخان» (Gur Khan) و «گوزخان» (Guz Khan) داشت . «قراخان» پس از ازدواج صاحب پسری بنام « اُغوذخان» (Oghuz Khan) شد كه جد مشترك تركمنهاست .

2- دوره تاریخی
تركمنها در زمانهای گذشته به نام «غُز» یا «غوذ» (Guz) ، كه از كلمة «اُ‎غوذخان» جد مشترك آنها گرفته شده است ، خوانده می شدند . دربارة تاریخ تركمنها به طور دقیق اطّلاع صحیحی در دست نیست . تنها اطّلاعات موجود به طور جسته و گریخته از كتابهای تاریخی و یا سفرنامه ها گرفته شده است . طبق نظر «بهادرخان» ، تركمنها در منطقة ساحلی شمال دریاچة «ایشیق گل» (Ishiq Gel) در مغولستان زندگی می كردند . بنابراین ، به نظر می رسد كه آنها به تدریج از بخشهای شمالی مغولستان ، و نه بخشهای شرقی و جنوبی آن ، به طرف جنوب مهاجرت كرده و در قرن ششم میلادی در نزدیكی رودخانة «سیردریا» (سیحون) ساكن شدند و سپس در قرن دهم میلادی به نزدیكی «آمودریا» (جیحون) و منطقة مرو آمدند . تركمنها در قرن یازدهم میلادی در مرو ساكن شدند . زیرا در آن زمان مرو بسیار پیشرفت كرده بود . این شهر بعداً به وسیلة حملات «هون ها» ومغولها ، سقوط كرد .در هر صورت می توان تاریخ تركمنها را به سه دوره زیر تقسیم كرد :
الف- دورة بیابان گردی ب- دورة مهاجرت به تركمنستان و تركمن صحرا
ج- دورة بعد از مرز بندی رسمی بین كشورهای روسیه و ایران







بخش دوم :



تقسیمات قبایل و طوایف تركمن

پیش از غلبه روسها جمعیت تركمنها در حدود 1150000 نفر بود . طبق گفته سیاحان و منابع معاصر تركمنها به قبایل ، تیره ها و طوایف تقسیم می شدند . اینها (آنچه در زیر می آید) قبیله های عمده تركمنستان بودند :
1ـ عالی ایلی (علی ایلی) 2ـ آتا 3ـ چاودار 4ـ امرالی (یمره لی؟) 5ـ ارساری 6ـ گركلان 7ـ ساكار (ساقّار؟) 8 ـ سالور 9ـ ساریق 10ـ تكه 11ـ یموت

1ـ تركمنهای عالی ایلی عمدتاً در ناحیه اند خوی در مرز شمالی افغانستان ساكن بودند ، هر چند كه بخش كوچكی از این قبیله در مرز شمالی و ایلات قوچان و دره گز ایران زندگی می كردند . این قبیله حدود 30000 خانوار (جمعاً 150000 نفر) و تابع امیر افغانستان بودند .

2ـ تركمنهای آتا در فاصله بین خیوه و چاههای ایگدی زندگی می كردند و تعدادشان بیش از 3000 خانوار (جمعاً 150000 نفر) بود . به اعتقاد موراوف ، آنها به چهار تیره تقسیم می شدند :
الف ـ نور آتا ب ـ گوسل آتا ( Gusl ) ج ـ عمر آتا د ـ اویماك (اویماق) آتا .

3ـ تركمنهای چاودار در منطقه بین مان قشلاق و خیوه زندگی می كردند و تعدادشان در حدود 10000 خانوار (جمعاً 50000 نفر) بود . این گروه از تركمنها قبل از سایرین با روسها در تماس بودند . آنها به هفت تیره تقسیم می شدند :
الف ـ چاودار؛ ب ـ ایگدیر؛ ج ـ ابدال؛ دـ بورونجوك؛ ه ـ بوساجی؛ وـ اسن لو؛ زـ شیخ .

4ـ تركمنهای امره لی (یمره الی) در سمت شرقی آمودریا نزدیك خیوه ساكن بودند و در حدود 5000 خانوار (جمعاً 25000 نفر) می شدند . بعد از سال 1873 توسط خیوه به روسها خراج می دادند .

5 ـ تركمنهای ارساری در ساحل چپ آمودریا از بخارا گرفته تا بلخ و سرزمین داخل افغانستان سكونت داشتند . ارساری یكی از قبایل كثیرالعده تركمن در آسیای میانه بودند . بعد از غلبه روسها بر تركستان ، اكثر ارساریها به دولت روسیه توسط بخارا خراج می پرداختند و تعداد كمی از آنها تبعه افغانستان بودند . ارساریها 50000 خانوار (جمعاً 250000 نفر) بودند . اكثر آنها اسكان یافته بودند ؛ آنها در روابط بین خانات بخارا و افغانستان نقش عمده داشتند و چهار تیره تشكیل می دادند :
الف ـ قارا ؛ ب ـ باكاول ؛ ج ـ آلاچا ؛ ه ـ اوكا .

6 ـ تركمنهای گوكلان در دره گرگان بین كوپك داغ و سلسله البرز مقیم بودند كه یكی از زیباترین مناطق شمال خراسان است . اما آنها در این سرزمین به علت حملات پی درپی ایرانیان زندگی آرامی نداشتند . پیش از آنكه ایران آنها را تسلیم خود كند مورد تهاجم آقا محمد خان از خراسان و محمد امین خان از خیوه قرار گرفتند و تا حدود زیادی نابود شده بودند . بدین طریق آنها چاره ای جز تسلیم شدن به شاه ایران در اوائل دهه 1840 نداشتند . در نتیجه ، گرچه آنها زمانی به اندازه تركمنهای تكه نیرومند بودند ، به صورت قبیله درجه دو ، مخصوصاً از لحاظ سیاسی ، در آمدند . آنها حدود 12000 خانوار (جمعاً 60000 نفر) بودند . به گفته سیاحان ، آنها متمدن ترین و اسكال یافته ترین تیره تركمنها بودند . گوكلانها به هشت طایفه تقسیم می شدند :
الف ـ یانقال ب ـ چاكر بیگدری ج ـ كریك (قریق) د ـ كائی (قایی) ه ـ آی درویش وـ بایندر زـ اركك لی ض ـ قریب علی خان

7 ـ تركمنهای ساقار (قارا) ، قبیله ای كوچك ، كه در اطراف چاههای كویر بین اند خوی و مرو زندگی می كر دند. و تعدادشان 2000 خانوار (جمعاً 10000 نفر) بودند .

8 ـ قبیله سالور یكی از قدیمی ترین قبایل تركمن بود . احتمالاً تعداد آنها قبل از جنگها و مهاجماتی كه موقع انتقال قسمت عمده تركمنها توسط سلجوقها از آسیای مركزی به غرب روی داد ، بیشتر بود . سالورها در شرق سرزمین تكه ، بین سرخس و رود مرغاب ، میزیستند و تعدادشان 6000 خانوار(جمعاً 30000نفر)بود كه آنها به سه تیره تقسیم می شدند: الف ـ یالواچ ب ـ كارامان ج ـ آنابوله گی .

9ـ تركمنهای ساریق ، یك قبیله قدیمی دیگر ، در ناحیه پنجده ، كنار رود مرغاب ، شرق سالورها ساكن بودند . تعداد آنها هم به علت مذكور در فوق تقلید یافته بود . در نتیجه ، آنها تقریباً 10000 خانوار را تشكیل میدادند (جمعاً 50000 نفر) به گفته گالكین ، ساریق ها به تیره های زیر تقسیم می شدند :
الف ـ بیراش ب ـ بادانن ج ـ آلاچا د ـ بارزاكی ه ـ قزل مراد وـ دویاچی زـ كاچاعالی ض ـ ساختی ظ ـ قانای باش

10ـ تركمنهای تكه بزرگترین و نیرومند ترین قبیله تركمنهاست كه نفوذ آنها نه تنها در كشور های مجاور بلكه در میان كل مردم تركمن محسوس بود . قدرت فزاینده تكه ، رهبریت تركمنها را بدانها داد ، همان طوری كه ، در واقع اسم آنها هم تلویحاً بیانگر آن بود . آنها در آخال و واحه های مرو ، و در سرتاسر كویر واوزبوی ، از نزدیك چاه های ایگدی گرفته تا مرزهای واحه خیوه میزیستند . زمانی اكثریت جمعیت تكه در سرزمین آخال ساكن شده بودند ، اما بعد از اینكه سدی روی مرغاب ساخته شد ، عده ای به واحه مرو انتقال یافته اند ، كه بدین ترتیب مرو از واحه آخال پر جمعیت تر گردید .
11ـ طایفه یموت «طایفه یموت مركب از دو تیره است . شرف و چنونی . آنچه نسبت به این دو تیره میدهند این است كه ، شرف و چونی دو برادر بودند و اینها از نژاد و نسل آنانند ، خیل یموت مركب از دوازده طایفه است و هر طایفه مركب از چندین تیره و طایفه و ابه .
جعفر بای ، آتابای ، یلقی ، داز ، دوه جی ، بدرا ، سلاخ ، ایمر كوچك ، ایكدر ، قوجق ، قان یخمز ، این ها طوایف یموت هستند كه در كنار گرگان در صحرا میان آلاچیق زندگی می كنند .»






بخش سوم:



خصوصیات نژادی

چهره تركمنها قدری شبیه مغولهاست . مردمی اند نسبتاً بلند قد با مویی سیاه كه چهره و قیافه سنگینی دارند . عموماً لاغر می باشند . قومی از نژاد ترك كه در قرن 11و12 بخارا را تسخیر كرده و در سمت مغرب دریای خزر به ارمنستان و گرجستان و شیروان و داغستان دست یافتند . زندگی بادیه نشینی دارند و قسمت عمده جمعیت این نواحی را تشكیل می دهند و آنها را تراكم و تركمن و قزلباش می خوانند .
سر آنها اغلب برای بدن آنها كه قوی و عضلانی است كوچك می آید . صورت آنها دارای دو سوراخ كوچك است كه شكل آنها چشمان چینی را به خاطر می آورد .
تركمنها از طبقه نیمه سر كوتاه هستند و شاخص سر آنها 0/83 است . «بكستون» تركمنها گروهی از تركان ایرانی هستند كه در ایران و خیوه و بخارا و قفقاز وجود دارند و عده آنها در حدود یك میلیون نفر است . تیره و طایفه های جوار ، عیوت ، گوكلان ، اخال ، مروتكه سارق سالور و ارساری همه مسلمانند . بعضی به نظر می رسد یك نوع نور دیك اولیه را حفظ كرده باشند ولی معمولاً مخلوت شده اند .
در تركمن صحرا به لهجه تركمنی به تركمن خالص ایگ و به نژاد مخلوط قول می گویند .










بخش چهارم:



سازمان اجتماعی مردم تركمن

تركمنها پدر تبار هستند . آنها قبل از قرن بیستم دارای خانواده های گستردة بسیار بزرگ با یك رئیس خانوادة (پدر) مقتدر و مستبد بودند . خانوادة كوچكتر و هسته یی (زن و شوهری) در قرن حاضر و به تدریج در میان آنها پاگرفته است . در میان تركمنها فعالیتهای زن و مرد به طور جداگانه مشخص شده است . مردان كارهای كشاورزی و دامداری را انجام می دهند ، در حالی كه زنان به كارهایی چون بر پا كردن و برچیدن «اُی» (آلاچیق تركمنی) ، تهیة آرد ، چیدن و خشك كردن میوه ، دوشیدن شیر گاو و گوسفند ، قالیبافی ، نمدمالی تهیه لبنیات و تمیز كردن پشم ، می پردازند . گذشته از آن ، زنان فعالیتهای دیگری چون بزرگ كردن بچه ، نگهداری كودك ، آشپزی و شست و شو را انجام می دهند .
ازدواج بخصوص از جهت اقتصادی در میان تركمنها اهمیت دارد. تركمنها دارای اجداد مشترك در تمام رده ها هستند . یعنی در خانواده دارای یك جد مشترك (پدر) بوده ، در طایفه نیز جد مشتركی دارند كه فاصله اش بیشتر است همین طور تا سطح قبیله و كل جامعة تركمن ، كه «اُغوذ خان» جد مشترك همه آنهاست . در نتیجه ترمنها در هر رده با هم نزدیكی و قرابت داشته و دارای جد مشترك هستند . بنابراین ، در بین تركمنها ازدواج به مفهوم وصل كردن خانواده ها و دارای جد مشترك شدن بی معنی ست . زیرا همواره این مورد در بین آنها وجود دارد . ازدواج در بین تركمنها از این جهت مهم است كه باعث می شود یكی از افراد فعال اقتصادی یعنی زن از خانواده دهنده زن یعنی خانواده (عروس) كم شود و در مقابل یك عضو فعال به خانواده گیرنده زن (یعنی خانواده داماد) اضافه شود . بنابراین ، خانواده یی كه زن را می گیرند باید به خانواده ای كه زن را می دهد شیربها بپردازد . دو اصطلاح در زبان تركمنی وجود دارد یكی «آلماق» برای خانواده ای كه زن را می گیرند به معنای گرفتن و دیگری «ساتماق» برای خانواده یی كه زن را می دهد به معنای فروختن .

ـ آداب و رسوم خواستگاری و ازدواج
آداب و رسوم مربوط به ازدواج تركمنها مفصّل و طولانی ست . نخستین مرحله ازدواج تعیین مخارج و شیربهاست . در میان تركمنها تعیین كننده شیربها معمولاً وضعیت تأهل مرد است یعنی : مرد یا مجرد است یا بیوه و یا متأهل ؛ هر یك از اینها می توانند یا با دختر ازدواج كنند یا با زن بیوه . مرد مجرد با دختر مجرد 10 مال شیربها لازم دارد . مرد بیوه با دختر مجرد 20 مال شیربها لازم دارد ، علتش این است كه اولاً دختر مجرد باید جایی رود كه قبلاً زنی آنجا بوده و بعد مرده است . این مسئله برای دختر مجرد چندان خوش آیند نیست و معمولاً كسی كه زنش می میرد سنش بالا است . از طرفی معمولاً چند تا بچه هم دارد ، به همین دلیل خانواده دختر ، دخترشان را با اكراه می دهند و اگر بخواهند بدهند مال بیشتری طلب می كنند .
تعریف مال : یك گوسفند یا یك شتر را یك مال می گویند ، اما امروز جای مال را پول نقد گرفته ولی نسبتها حفظ شده است .

ـ مذهب و روحانیت در میان تركمنها
تركمنها اهل تسنن «حنفی» و پیر و طریقه امام اعظم (ابوحنیفه نعمان بن ثابت) می باشند . در نیمه دوم قرن نوزدهم علمان بخارا از لحاظ اعتبار و سلسله مراتب اجتماعی به ترتیب زیر بوده اند :
1ـ مدرسین مدارس علمیه بزرگ شاغل یا بازنشسته كه به عنوان ناظر مدرسه و یا مقام بالا و مقدس حوزه شناخته می شوند . معمولاً این گونه اساتید را با عنوان «تقصیر» یاد می كنند كه به معنی اظهار فروتنی و تواضع در برابر استاد اسـت . امیر مظفرالدین نیز بواسـطه اینكه مقامی روحـانی كسب كرده بود ، از سوی علماء تقصیر خطاب می شد .
از میان این روحانیون و اساتید كه در واقع پایگاه روحانیت و سرچشمه پرورش دینی بشمار می روند . گاه عالمی بر جسته و ممتاز می درخشد كه قبول عامه می یابد و مردم نقاط مختلف به مریدی اومباهات می كنند ، به زیارت وی می شتابند و با اشتیاق در برابر مراد و تقصیر خود خشوع می كنند .
احراز این منصب غالبا از میان گروه های مقدسی چون «خوجه» «ایشان» و «آتا» صورت می گیرد .
2- روحانیت شاغل در دستگاههای دولتی كه چهره مشخص آن «نقیب» یا در واقع رئیس رسمی مذهبی در خیوه است . تفاوت عمده روحانیت دسته اول و این دسته در كیفیت اشتغالشان و نتیجتا تامین اقتصادی آنها است .
3-روحانیون شاغل در مدارس محلی ، این گروه از علماء تدریس و اداره مدارس روستاها و قصبات را بر عهده دارند و به هسته مركزی مدارس بخارا و خیوه كه اكثراً خود از آنها فارغ التحصیل شدهاند وابستهاند و جزو فرمانبرداران صادق اساتید مركز محسوب می گردند، این گروه گاه به زیارت علمای اعلام كه زمانی با آنها «شریك» (همدرس وهمدوره) بودهاند یا نسبت به یكدیگر سمت «دام الله» (نایب و خلیفه استاد) یا مقام تقصیر (استاد بزرگ) را داشتهاند و سالیانی در محضرش تلمذ كرده اند می شتابد .
4- روحانیت شاغل در امور زندگی خانوادگی، این گروه از روحانیون با اینكه از سطح علمی متوسطی بر خوردارند،در پی اداره خانواده و بار سنگین معاش هستند .

ـ اعیاد (بایرام) و جشن تركمنها
اعیاد تركمنها محدود است به: 1- عیدفطر 2- عید قربان و جشن آق قویون .



1- عید فطر: (ارازا آید)
عید فطر در میان شیعیان و اهل سنت مشترك می باشد در تمام مدت (یكماهه)مبارك رمضان مسلمانان همه روزه از سحر تا هنگام مغرب روزه داری می كنند و از هر گونه اكل و مشروب و تدخین و دیگر امور مبطل صوم امتناع می نمایند و همینكه پایان ماه فرارسید در غره شوال عیدی بنام عید فطر است و با مراسم خاص پایان می یابد .

2-عید قربان: (قربان آید)
عید قربان یا عید (اضحی) عید بزرگ مسلمانان است . در آن روز در مكه جزو آداب و مناسك حج قربانی كردن بر تمام حاجیان واجب است در سایر بلاد اسلامی نیز گوسفند یا شتر قربانی می كنند .
در آن روز بود كه به اعتقاد مسلمین به حضرت ابراهیم خلیل الله(ع) امر شد فرزند خود اسماعیل(ع) را قربانی كند ولی بعداً جبرئیل او را از اینكار منع و ندا از غیب آمد كه به جای اسماعیل گوسفندی به مذبخ فرستاده شود .
در عید قربان همه تركمنها خانه های خود را می روبند و تزیین می دهند . بهترین جامه های خود را می پوشند . شیرینی های گوناگون فراهم نموده وچشم براه میهمان می نشینند.





بخش پنجم:




ساختار اقتصادی تركمنها

مهمترین مسئله در اقتصاد تركمن ها داشتن نیروی كار فراوان است . هرخانواده كه از نیروی كار بیشتر یعنی اعضای بیشتری برخوردار باشد ، دارای منبع تأمین اقتصادی بیشتری نیز هست . نیروی كار در جامعة تركمن مهمتر از داشتن گله و گوسفند فراوان است . حیوانات ممكن است در اثر بیماری ، خشكسالی ، پرداخت شیربها و غیره از بین بروند . دیده شده است كه خانواده یی با گلة بسیار بزرگ ، حیواناتش را از دست داده و چون دارای نیروی كافی كار (اعضای زیاد) نبوده بدون پشتوانه مانده است . از طرف دیگر ، خانواده ای بدون داشتن گله و دام ولی با نیروی كار فراوان ، می تواند مسائلش را در آیندة نزدیك حل كند و در طی زمان دارای گله فراوان و ثروت زیاد شود . گذشته از نیروی كار و گله ، دادن شیربها نیز در اقتصاد تركمن بسیار مهم است . گاهی خانواده یی تمام ثروتش را به خاطر دادن شیربهای كلان از دست میدهد ولی این مسئله ، موقتی است . زیرا خانواده می تواند در آیندة نزدیك و با داشتن نیروی كار زیاد مسئله را به آسانی حل كند . خانواده ای كه دارای فرزند پسر بیشتر است دارای آیندة بسیار خوبی نیز هست ، هر چند كه باید برای هر پسر شیربهای كلانی بپردازد . ولی چون نیروی كارش زیاد است در مدت زمان كوتاهی مسئله اش را حل خواهد كرد . ولی خانواده یی كه دختران فراوان دارد ممكن است در آینده نیز با مشكلات زیادی دست و پنجه نرم كند . البته این خانواده برای هر دختر شیربهای كلانی دریافت خواهد كرد ولی بدون داشتن نیروی كار زیاد و با توجه به از دست دادن حیوانات بر اثر مسایل گوناگون ، به احتمال زیاد وبه آسانی ثروتش را از دست خواهد داد . راههایی نیز برای ندادن شیربها وجود دارد . بعضی از خانواده های تركمن دخترهایشان را با هم معاوضه می كنند . یعنی در مقابل دادن یك دختر به خانوادة دیگر ، از آنها یك دختر می گیرند و بنابراین مسئلة دادن شیربها از بین می رود . البته این مسئله به ندرت و فقط بین خویشاوندان نزدیك اتفاق می افتد .
هر چند در حال حاضر بیشتر تركمنهای ایرانی یكجانشین (ساكن) شده اند ، ولی چارپایان نقش ویژه خود را همچنان به عنوان مهمترین منبع فعالیتهای اقتصادی آنها بازی می كنند . گذشته از چارپایان ؛ قالیبافی ، نمدمالی ، ابریشم بافی ، كشاورزی و نیز ماهیگیری نیز از دیگر منابع اقتصادی آنهاست .
زندگی تركمنها از گذشته دور وابسته به چارپایان بوده است . در حقیقت چارپایان باعث شده اند كه زندگی آنها به صورت كوچ و مهاجرت از جایی به جای دیگر باشد . در نتیجه ، تركمنها محل خود را در شمال مغولستان ترك كرده و به تدریج به طرف غرب و اطراف رودخانه های سیر دریا (سیحون) و آمودریا (جیحون) و سرانجام به منطقة تركمنستان و تركمن صحرا آمدند . آنها همواره در جستجوی آب و مرتع بوده اند و چون در آسیای میانه این دو منبع فراوان نیست ، مجبور به كوچیدن از جایی به جای دیگر شده تا آنجا كه سر انجام در تركمنستان و تركمن صحرا ماندگار شدند و پس از مدتی و به تدریج به یكجانشینی پرداختند .

ـ كوچ نشینی در تركمن صحرا
واژه ایل كه در متون تاریخی نخستین بار به هنگام حكومت ایلجانان بكار برده شده ، بر اقوام كوچ نشین شبان دلالت می كند . در متون تاریخی پیش از عهد مغول ، و تا آنجا كه به سرزمین ایران مربوط می گردد . معمولاً از عشیره ، قبیله و طایفه صحبت بمیان می آید كه در این حالت هم معروف كوچنشینان و هم نماینده یكجانشینان بوده اند .
اقتضای اقتصاد این كوچ نشینان استفاده وسیع از مراتع است . از آنجا كه پیدایش و بقای «علف» نشأت می گیرند و به سبب آن كه این امر خود تابع تغییرات فصلی و بعبارت دیگر موسمی است ، در شرایط رشد محدود نیروهای عامل در تولید یك اقتصاد شبانی ، حركت فصلی دام در جهت دست یافتن به چراگاه یعنی ییلاق و قشلاق را اجتناب ناپذیر می نماید . با اینحال و تا آنجا كه بر ما روشن است ، در غالب موارد فعالیت تولیدی اقوام مذكور به دامداری محدود نمی گشته است و حاشیه شكار و ماهیگیری و یا كشاورزی را ـ گرچه بصورتی ابتدائی ـ در بر می گرفته . از این گذشته «شبانی محض» مستقل از تولید كشاورزی اقوام ساكن ، هیچگاه در دور مورد نظر ما ، در فلات ایران وجود نداشته است .

ـ چارپایان تركمن
تركمنها گاو نیز نگه می دارند . آنها گاوهایشان را در فصول بهار و پاییز با گله ، به خاطر اینكه ممكن است به تنهایی وارد مزارع شده و محصولات را از بین ببرند ، به چرا می فرستند . چوپان گاو مانند چوپان گوسفند با پیشنهاد كسی كه بیشتر از همه گاو دارد انتخاب می شود . چوپان گاو فقط از صاحبان گاوهایی مزد می گیرد كه گاوشان بیشتر از سه سال داشته باشد .
اسب همواره یكی از نزدیكترین دوستان مرد تركمن بوده و هست . در حال حاضر از اهمیت سواركاری به خاطر استفاده تركمنها از موتورسیكلت و ماشین ، كاسته شده است ولی از آن در مسابقات اسب دوانی استفاده می شود . بیشتر تركمنها هنوز هم از اسب نگه داری می كنند . آنها در زمستان با استفاده از نمد اسب را گرم نگه داشته و در تابستان او را با پارچه های بافتنی و خنك می پوشانند .
تركمنها از شتر برای حمل و نقل و از شیر ، پشم و گوشت آن استفاده می كنند . زنان شیر شتر را می دوشند ، آنها مقدار كمی نمك روی شیر شتر ریخته و به آن چال می گویند . چال ترش و رقیق است و به عنوان غذای كاملی با نان در بهار و تابستان خورده می شود . بچه شتر تا هشت نه ماهگی شیر مادرش را می خورد . سپس او را از مادرش جدا می كنند و از شیر می گیرند و به تدریج او را به خوردن خار و بوته عادت می دهند .


ـ پشم چینی
تركمنها پشم شتر ، گوسفند و بز را در اوایل بهار و نیز دوباره در اواخر تابستان با وسیله ای به نام « قرخلق » كه دارای دو تیغه آهنی ست ، می چینند . آنها پیش از چیدن پشم ، حیوانات را می شویند و سپس پاهای آنها را با طنابی بسته و به پهلو می خوابانند . پس از آن شروع به چیدن پشم آنها می كنند . این كار را مردان انجام می دهند ولی گاهی زنان نیز در این كار به آنها كمك می كنند .




ـ فرش ونمد مالی و ابریشم بافی تركمن


1- قالیبافی
قالیبافی نیز وابسته به زندگی دامی و كوچ است . تمام كوچندگان به بافتن قالی و درست كردن نمد از پشم حیواناتاتشان می پردازند . زنان تركمن همیشه قالی و گلیم بافته و نمد درست می كنند .
فرشهای تركمنی را می توان بر طبق قبایل آن تقسیم كرد . بنابراین فرش تركمنهای ایرانی به سه گروه تكه ، یموت و گوكلان تقسیم می شود :
الف – فرش تكه :تكه های یكی از جنگاورترین قبایل تركمن بوده و همواره با دولتهای ایران و روسیه درحال جنگ بوده اند . آنها دیرتر ازسایر تركمنها یكجانشین شده اند فرش تكه نیز مانند سایر مسایل آنها از گروههای دیگر تركمن ممتاز است . قالی های تكه به بخارایی مشهورند . آنها دارای جنس خوب همراه با گره های نازك و زیبا هستند . تكه ها از پشم برای نخ قالی استفاده می كنند . اندازه قالی های تكه در حال حاضر بزرگ است ولی قالی های سنتی آنها كوچكتر باآنها یك هشت ضلعی است كه به نام طرح بخارایی معروف است . این طرح معمولاً به طور تكراری در تمام وده . رنگ قرمز با درجات مختلف ، رنگ قالب در قالی های تكه است . طرح اصلی حاشیه های قالی آنها وجود دارد . یك طرح ساده رتیل نیز از طرح های اصلی آنهاست .
ب - فرش یموت : فرش یموت دارای كیفیت فرش تكه نیست ولی از جهت كمیت بر آن برتری دارد . فرش یموت از جهت قدرت طرح و رنگ دارای امتیاز است . قبلاً رنگ زمینه فرش یموت گوجه یی و زنگ زده بود ولی در حال حاضر از درجات مختلف رنگ قرمز با تركیب سفید ، قهوه یی روشن و زرد استفاده می شود . طرح یموت یك لوزی با قلابی در دو سر آن است . حاشیه های فرش یموت دارای طرحهای ساده شده یی از شاهین یا برگهای درخت است .
ج – فرش گوكلان : گوكلانها قبل از تركمنهای دیگر یك جانشین شده اند . آنها قالی را با طرح های گوناگون تركمنی می بافند و در آن از رنگهای مختلف استفاده می كنند .




2- نمد مالی
زنان تركمن نمد نیز درست می كنند كه برای پوشاندن اسب و رویه زین آن ، پوشاندن كف اتاق و رویه اُی به كار می رود . وقتی زن تركمن می خواهد نمد درست كند ، زنان همسایه در این كار به او كمك می كنند . آنها پس از شستن پشم ، به وسیله یك چوب (تركه) باریك ، تكه های پشم گسترده شده روی حصیر را می زنند . آنها از پشم رنگی در زمینه نمد برای دادن طرح استفاده می كنند . پس از این كار حصیر را لوله كرده و با طناب آن را می بندند . سپس مقداری كاه روی زمین ریخته و حصیر لوله شده را روی آن قرار می دهند . چهار تا شش نفر ، به تناسب اندازه نمد ، از مردان این لوله را به وسیله دو طناب بر روی كاه می چرخانند . پس از یكی دو ساعت زنها لوله را باز كرده و طرح را در طرف دیگر نمد زده و دوباره آن را می پیچند . سپس لوله را باز كرده و نمد را بیرون می آورند . آنها نمد را بدون حصیر می پیچند . زنان با دستهای خود در حالی كه یك زن روی آن آب می ریزند نمد را می مالند . طرحهای نمد معمولاً به شكل منحنی و بیشتر مانند شاخ قوچ است .

3- ابریشم بافی
گوكلانها كه قبل از سایر گروههای تركمن یكجانشین شده اند ، به پرورش كرم ابریشم می پردازند و پارچه های ابریشمی آنها معمولاً دارای رنگهای روشن و طرحهای قشنگ است .

ـ كشاورزی
تركمنهای ایرانی از گذشته دور ، به خاطر شرایط طبیعی و مناسب تركمن صحرا ، به كشاورزی پرداخته اند . گوكلانها كه پیش از سایر قبایل تركمن به یك جانشینی رسیده اند ، آغازگر كار كشاورزی در میان تركمنها هستند . در بین یموتها دو گروه اقتصادی یعنی «چاروا» و «چمور» وجود دارد . چمورها یك جانشین شده و زندگی آنها وابسته به كشاورزی است . به نظر می رسد كه در بین یموتها هنگامی كه شخص دام خود را به هر علتی از دست می داد ، به كشاورزی روی می آورد و یك جانشین می شد .

ـ پوشاك و وسایل زینتی
لباس تركمنهای ایران مانند پوشاك مردمان آسیای میانه است (ازبكستان ، كازاخها و …) مردان پیراهن فراخی می پوشند كه آستینی دراز دارد كه هم پیراهن زیر است و هم جامه رو از پارچه نخی است و متناسب با سن رنگهای مختلفی را انتخاب می نمایند ، شلوار گشادی نیز می پوشند جامه بالایی زمستان تركمنها پوستینهایی به نام «ایچمگ» كه معمولاً از پوست بره قره گل كه به رنگ زرد درمی آورند پوستین را از پوست گوسفند ، پوست بره . آستینش تنگ و دراز و دامنش تا زیر زانوها می رسد .
زنان تركمن زیور آلاتی نیز بر خلعت خود می دوزند ، آنها بنابر معمول هم جامه پسربچه گان و هم پیراهن دختربچه گان را با این وسایل آرایش می دهند در بالای هر دو شانه جامة عیدانه ، «بزبنت» (بازوبند) كه زینت مدوری به شكل گل یقه است و در میان آن مهره ای رنگین جای دارد و در پشت جامه پسربچه گان ، یك وسیله آرایش نقره یی «آق ـ یای» كه به شكل كمان است نصب می گردد .

ـ رقص خنجر
یكی از ورزشهای جوانان تركمن رقص خنجر است و حركات متهوانه ای دارد .

ـ بخشی و موسیقی تركمنی
«فكرت تركمن در مقدمه اثر تحقیقی در پیراموی «داستان عاشیق غریب» داستانها را آثار منظوم طویلی می دانند كه خنیاگران ـ اوزانها ، آكین ها ، بخشی ها ، عاشیق ها و … به همراهی قوپوز و یاساز تعریف می كنند و می كوشند تا با یك رشته از حركات و ژست ها و تقلیدها تعریف خود را جاندارتر و مؤثرتر سازند .
در زبان پهلوی به اینان كه ترانه ملی و مردمی می خوانند و حماسه سرائی می نمایند گوسان یا كوسان می گفتند .

ـ آلات موسیقی
بخشی های تركمن از دو تار استفاده می كنند كه اصطلاحاً به آن «تامدره» (تنبوره) نیز می گویند .
شبیه سه تار با این تفاوت كه دسته آن قدری بزرگتر است . اكنون دارای دو سیم فلزی می باشد كه نسبت به هم فاصلة چهارم را دارا و برای نواختن آن با سر انگشت بر روی سیم ضربه وارد می كنند و از چوب توت و دسته آن از چوب گردو و گوشیهای آن از چوب شمشاد ساخته می شود .
1- قووز (زنبورك)
زنبورك سازی است كه صدای آن شبیه صدای زنبور است و آن چوبی است كه بر دو سر آن كدو نصب می كردند و دو تار بر آن بسته می نواختند ، بیشتر در هند متداول بوده است .
2- كمانچه (قجق)
این ساز ابتدا سیمهای آن ابریشم بوده ولی اكنون با سیمهای ماندولین است تعداد سیمهای كمانچه چهار عدد است كمانچه كاسه اش از چوب و صفحه آن از پوست كه وسط آن ضخیمتر از بقیه قسمتها است و خرك آن از چوب عناب و دسته آن مخلوطی شكل است .



بخش ششم:



ساختار سیاسی تركمنها


ـ ظاهر فیزیكی
ظاهر فیزیكی تركمنها با سایر مردم ترك زبان آسیای مركزی و ایرانیها كاملاً متفاوت بود . آنها به علت داشتن قد بلند و بدن ورزیده ممتاز بودند ، و مردان كم رشد و بیمارگونه به ندرت در میان آنها دیده می شد شاید زندگی سخت این مردمان نیمه چادرنشین و عدم وسایل عیاشی بیانگر این مطلب باشد كه سبب می شد اكثر كودكان ضعیف قبل از رسیدن به سن بلوغ بمیرند .

ـ رفتار و شخصیت
اكثر تركمنها آزاده ، درستكار و میهمان نواز بودند . اكثر سیاحان و میسیونرهائی كه با تركمنها برخورد كردند ، شخصیت نیكوی مردم تركمن را ستوده اند .
ساختار یا نظام سیاسی تركمنها با آداب و رسوم باستانی آنها ًتورهً كه برابری و استقلال مطلق به آنها می داد رابطه مستقیم دارد همه تركمنها توره را اطاعت كرده و از آن پیروی می كردند . اگر كسی می كوشیدند این مقررات را نادیده بگیرد ، با او مخالفت شده از جامعه تركمن طرد می شد . اینكه نقش توره در حیات سیاسی تركمنها بسیاری از شاهدان را سردرگم می كرد . در تركی قدیم توره به معنی سازمان دهنده در حیات اجتماعی بود . یوسف حاجب خاص در كتابش كه در سال 1070 میلادی نگارش یافته می گوید : «توره یعنی عدالت ، دانش و عقل . توره رئیس حساس است . هنگام اعمال سیاست و حكومت كشور توره هرگز تمایلات شخصی را در قضاوت امور دخالت نمی دهد .
برابری ، كه یكی از اصول اولیه توره بود همیشه در میان تركمنها وجود داشته است . رؤسای آنها ، بزرگانشان و افراد قبیله همگی بر اساس برابری كامل زندگی می كرده اند .





بخش هفتم:




نتیجه


تركمنها ، در تاریخ پر ماجرا یشان ، در میدان نبرد ملل كوچك آسیای مركزی ، از زمان مهاجرت اكثریت مردم شان ، اغوزها ، به غرب ، در قرون یازده و دوازده ، توانسته بودند بقاء خود را حفظ كنند . آنها توانستند شخصیت ملی خودشان را هم ، در سایه قانون نامكتوب اجدادی شان ، توره ،محافظت نمایند . در حقیقت ، این توره بود كه تركمنها بقاء طولانی شان را به عنوان یك ملت كوچك مدیون آن هستند .
دوره بین قرن پانزده تا قرن نوزده ، كه در طول آن اكثراً تابعیت خیوه راپذیرفته بودند ، برای تركمنها دوره نسبتاً دردناكی بود چون مجبور می شدند در درگیریهای بین خانات اُزبك آسیای مركزی و ایرانیها شركت كنند. اما در آغاز قرن نوزده ، بتدریج از شركت در درگیری ایران ـ خیوه ، سرپیچی كردند . اما این حالت مستقل تركمنها آنها را ، نه تنها از جانب خیوه ، بلكه از سوی ایران ، كه در دهه های 1810 و 1820 خسارتهای زیاد از روسها متحمل شده و نیاز به نوعی جبران خسارت داشت ، هم در معرض فشار مداوم قرار داشت . مقاومت تركمنها در برابر تجاوز ایران و خیوه واقعاً نمایان بود . نمایان ترین چیز آن بود كه این خطر مشترك اكثریت قبایل تركمن را دورهم جمع كرد ، كه آنها تا آن زمان تا اندازه ای نامتحد بودند . تركمنها ، تحت رهبری كوشیدخان و نوربردی خان شجاعانه در برابر دشمنان قوی تر از خود جنگیدند و آنها را با موفقیت و بطور قاطع شكست دادند . در نتیجه پیروزیهای متقاعد كننده شان ، آنها مردمی مستقل شدند . انگار برای اولین بار به نظر می رسید كه رویاها و دعاهای مختومقلی ، شاعر ملی تركمنها ، برای تشكیل یك ملت متحد و مستقل تركمن هشتاد سال پس از مرگش ، تحقق یافت .





فهرست منابع و مآخذ

• كمالی،محمد شریف - عسگری خانقاه،اصغر ـ ایرانیان تركمن ـ اساطیر ، 1374
• بیگدلی،محمد رضا ـ تركمنهای ایران ـ پاسارگاد ، 1369
• سارای ،محمت ـ تركمنها در عصر امپریالیسم ـ رجایی ،قدیر ویردی ـ مترجم، 1378
• قاضی گنبد ،سوزلیك ـ گنبد كاووس ـ قابوس نشریاتی ،1364
• كمالی،محمد شریف ـ ریشه یابی قومی تركمنهای یموت ـ اساطیر، 1362



تهیه و تنظیم تایماز نوری یانی

عصر صحرا...
ما را در سایت عصر صحرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالمناف آق ارکاکلي asresahra بازدید : 1647 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1391 ساعت: 3 PM

لینک دوستان

نظر سنجی

نظر شما درباره ی وبلاگ عصر صحرا چیست

خبرنامه