نام ترکمن؛ مفهوم و ماهیت آن

ساخت وبلاگ

در اوایل‌ قرن‌ دوازدهم‌ مدتی‌ نام‌ اوغوز و تركمن‌ را بطور مشترك‌ بكار برده‌اند. (3)

و. مینورسكی‌ در یكی‌ از آثارش‌ می‌نویسد: «اوغوزها» بطور كلی‌ با نام‌ «تركمن‌» شناخته‌ شده‌اند. (4)

ا. پریتاسك‌ می‌نویسد كه‌ قسمتی‌ از تركان‌ در منابع‌ تاریخی‌ تحت‌ نام‌ تركمن‌ یا اوغوز دیده‌ شده‌اند و روشن‌ می‌سازد كه‌ دولت‌ «یبغوی‌ اوغوز» تحت‌ دونام‌ «اوغوز»، «تركمن‌» یك‌ اتحاد سیاسی‌ تشكیل‌ داده‌اند. (5)

در این‌ نظریه‌ها كه‌ از جهت‌ نتایج‌ درست‌ هستند، قدمت‌ نام‌ تركمن‌ و منشأ و ماهیت‌ آن‌ روشن‌ نشده‌ است‌.

در سرزمینمان‌، دیدگاه‌ ف‌.كوپرولو ارزش‌ كلاسیكی‌ یافته‌ است‌.

كوپرولو در زمان‌ خود با استناد به‌ دیوان‌ لغت‌ ترك‌، می‌گوید كه‌ نام‌ تركمن‌ به‌ گروههایی‌ از اوغوزها كه‌ مسلمان‌ شده‌اند، اطلاق‌ می‌شود. (6)

در حقیقت‌ او این‌ دیدگاه‌ را با استناد به‌ اثر شرف ‌الزمان‌ مروزی‌ یعنی‌ با سطرهای‌ كتاب‌ «طبیعه‌الحیوان‌» عیناً تأیید می‌كند. (7)

قبل‌ از مروزی‌، اولین‌ مؤلف‌ اسلامی‌ كه‌ از تركمن‌ها بحث‌ می‌كند یعنی ‌المقدسی‌ (نیمه‌ دوم‌ قرن‌ دهم‌) تركمن‌ها را گروههایی‌ معرفی‌ كرده‌ بودكه‌ اسلام‌ را قبول‌ كرده‌اند. (8)

محمود كاشغری‌ نیز «تركمن‌» و «اوغوز» را در جاهای‌ زیادی‌ با هم‌ ذكر می‌كند:

Türkmaniyetü,l - Guzziye, beynel't - Türkmaniyetil'el - Guzziye bile't - Türkmaniyegi'l - Guzziye, butunü'l Guzziyeti'l – türkmaniye ... (9)

اگر نظریه‌ وامبری‌ (10) كه‌ تاریخ‌ نام‌ تركمن‌ را تا دوره‌ افسانه‌ای‌ اوغوزخان ‌می‌رساند در نظر گرفته‌ نشود، فكر غالب‌ سالهای‌ اخیر اینست‌ كه‌ نام‌ تركمن‌ در قرن ‌یازدهم‌ ظاهر شده‌ است‌ و اینكه‌ این‌ اسم‌ به‌ اوغوزهای‌ مسلمان‌ اطلاق‌ شده‌ است‌.

با وجودیكه‌ دلایلی‌ وجود دارد كه‌ نام‌ تركمن‌ موجودیت‌ خود را در ادوار خیلی‌قدیمی‌ نشان‌ داده‌ است‌، گسترش‌ اسلام‌ در بین‌ اوغوزها نیز در ایضاح‌ نام‌ تركمن‌ كافی‌ به‌ نظر نمی‌رسند.

مروزی‌ از یك‌ جنبش‌ تركمن‌ - اوغوز- پچنك‌ بحث‌ می‌كند. به‌ عقیده‌ مروزی ‌اوغوزها تحت‌ فشار تركمنها خوارزم‌ را ترك‌ كرده‌ و به‌ سرزمین‌ پچنك‌ها كوچ‌كرده‌اند (11). (مؤلف‌ این‌ موفقیت‌ تركمن‌ها را به‌ مسلمان‌ شدن‌ آنها مرتبط می‌داند.)

مینورسكی‌ می‌نویسد كه‌ احتمالا این‌ حادثه‌ به‌ سال‌ 893 روی‌ داده ‌است‌ و در konstantinos prophyoge-nnetos نیز ذكر شده‌ است‌ و در حدود العالم ‌استخری‌ (تألیف‌ سال‌ 893) نیز به‌ نشانه‌هایی‌ از آن‌ بر می‌خوریم‌.

مینورسكی‌ این‌ احتمال‌ را می‌دهد كه‌ این‌ حادثه‌ با هجوم‌ مشترك‌ خزر- اوز علیه‌ پچنك‌ها مرتبط است‌ و این‌ حادثه‌ احتمالا از سوی‌ مروزی‌ با اصطلاح‌ «تركمن‌» كه‌ مدتها بعد به‌ كار رفته‌ است‌، مدرنیزه‌ شده‌ است‌(12).

فقط اینكه‌ این‌ رویداد در منبع‌مان‌ بین‌ پچنك‌ها و اوزها رخ‌ نداده‌ بلكه‌ حادثه‌ای ‌بین‌ «تركمن‌ها» و «اوغوزها» معرفی‌ شده‌ است‌. در این‌ صورت‌ اگر مدرنیزه‌ كردنی‌ در كار باشد می‌توان‌ استنباط كرد كه‌ این‌ امر بیش‌ از اینكه‌ به‌ اصطلاح‌ «تركمن‌» مربوط شود، با مفهوم‌ «اسلامیت‌» ارتباط می‌یابد.
برای‌ اینكه‌ همانطور كه‌ می‌دانیم‌ قارلوق‌ها كه‌ در اواسط قرن‌ هشتم‌ به‌ حوزه‌ «چو» حاكمیت‌ تام‌ داشتند، مدتها بعد یعنی‌ احتمالا در اواخر همان‌ قرن‌ و یا اوایل‌ قرن ‌نهم‌، اوغوزها را از منطقه‌ تالاس‌ و چو بیرون‌ كردند و اوغوزها نیز به‌ سهم‌ خود پچنك‌ها را به‌ سمت‌ مغرب‌ رانده‌اند (13).

با توجه‌ به‌ این‌ موارد قبول‌ این‌ نكته‌ به‌ حقیقت‌ نزدیكتر است‌ كه‌ روایت‌ مروزی‌در واقع‌ مربوط به‌ منطقه‌ خوارزم‌ است‌ ولی‌ به‌ تصویر كشیدن‌ حادثه‌ای‌ است‌ كه‌ بین‌قارلوق‌ها واوغوزها رخ‌ داده‌ است‌.

در اطلاعات‌ كتاب‌ المقدسی‌ نیز كه‌ اخباری‌ منسوب‌ به‌ این‌ دوره‌ می‌باشد آمده‌است‌ كه‌ تركمنها و اوغوزها در مناطق‌ مختلف‌ ساكن‌ هستند (14).

نزدیكی‌ جغرافیایی‌ به‌ این‌ احتمال‌ قوت‌ می‌بخشد كه‌ اینجا مراد از «تركمن‌های‌» مورد بحث‌ نیز «قارلوق‌ها» باشند.

نوشته‌های‌ محمود كاشغرلی‌ نیز از این‌ نظر كه‌ تفاوت‌ لهجه‌های‌ مختلف‌ زمان‌خود را آشكار می‌سازد، اهمیت‌ دارد. در بحث‌ تلفظ حرفهای‌ گوناگون‌ و طرز استعمال‌بعضی‌ از كلمات‌، تفاوتهای‌ میان‌ تركها و اوغوزها را مشخص‌ كرده‌ است ‌(15). مرادمحمود از این‌ تركان‌، معنی‌ محدود آن‌ یعنی‌ مردم‌ وطن‌ خودش‌ سرزمین‌ قاراخانیان‌ وتركی‌ متمایز از اوغوزی‌ است‌، و تركی‌ كه‌ در آن‌ جوار صحبت‌ شده‌ است ‌(16). نیزارتباطی‌ تنگاتنگ‌ با قارلوق‌ها دارد.

از طرف‌ دیگر اینكه‌ اوغوزها با قبول‌ اسلام‌ نام‌ تركمن‌ را گرفته‌اند، با وجود صراحت‌ آن‌ در بعضی‌ از منابع‌، چندان‌ قانع‌ كننده‌ به‌ نظر نمی‌رسد.

چونكه‌ تغییر دین‌ تغییر همزمان‌ اسم‌ را ایجاب‌ نمی‌كند. اگر چنین‌ اصلی‌ وجود داشته‌ باشد، در این‌ صورت‌ همانند تركان‌ مسلمان‌ قبل‌ از تركمن‌ها (17)، اوغوزهایی‌ كه‌ بعدها به‌ اسلام‌ گرویده‌اند نیز می‌بایست‌ نام‌ جدیدی‌ بگیرند و یا همانند خویشاوندان‌ مسلمان‌ خود «تركمن‌» نامیده‌ شوند.
در تاریخ‌ ترك‌ نمونه‌ای‌ كه‌ بتواند حامی‌ نظریه‌ تغییر نام‌ باشد یافت‌ نمی‌شود و در برابر در گرایش‌ به‌ ادیأن‌ دیگر دلایل‌ زیادی‌ وجود دارد كه‌ بر فراموشی‌ عرف‌ وعادت‌ و بینش‌ها حفظ نام‌ خالص‌ تركی‌ قوم‌ دلالت‌ دارند.

اویغورهای‌ بودایی‌ و مانوی‌ و خرزهای‌ موسوی‌ از این‌ قبیل‌ هستند.

بلغارهای‌ ترك‌ و مجاری‌های‌ مسیحی‌، در بین‌ جوامع‌ مسیحی‌ همه‌ چیز خاص‌خود را فراموش‌ كرده‌اند، فقط اسامی‌ تركی‌ خود را حفظ كرده‌اند.

مسئله‌ تركمن‌ نیز از این‌ قاعده‌ كلی‌ مستثنی‌ نیست‌.

نوشته‌های‌ المقدسی‌، دیوان‌ لغت‌ و مروزی‌ را به‌ قارلوق‌ها نسبت‌ داده‌ بودیم‌.

در حقیقت‌ بر اساس‌ آخرین‌ تحقیقات‌، قارلوق‌ها در دوران‌ قدرت‌ خود (نیمه‌ اول‌قرن‌ یازدهم‌) یعنی‌ زمانی‌ كه‌ بر مناطق‌ چو، تالاس‌ و یدی‌سو حاكم‌ بودند، در عین‌ حال ‌نام‌ تركمن‌ را به‌ عنوان‌ یك‌ اسم‌ سیاسی‌ برای‌ خود برگزیده‌ بوده‌اند (18).

علاوه‌ بر این‌ قارلوق‌ها كه‌ در اواسط قرن‌ نهم‌ با آمدن‌ به‌ بالاساغون‌ با گرفتن ‌عنوان‌ غاراخان‌ در آنجا توسط یبغوی‌ قارلوق‌، دولت‌ ترك‌ معروف‌ به‌ ایلیك‌ خانلار ویا خاقانیه‌ را تشكیل‌ داده‌اند(19). و با لهجه‌ای‌ متفاوت‌ از لهجه‌ اوغوزها صحبت‌می‌كرده‌اند(20).

همانطور كه‌ كاشغرلی‌ نیز به‌ آن‌ اشاره‌ كرده‌ است‌.

علاوه‌ بر آن‌ ثبت‌ اصطلاح‌ «تركمن‌» در منابع‌ چینی‌ از طرف‌ F.Hirt معلوم‌ شده‌است‌. قابل‌ توجه‌ است‌ كه‌ دایره‌المعارف‌ چینی‌ T'ung -t'ien كه‌ كلمه‌ را به‌ شكل‌ Tö -kö - möng ضبط كرده‌ است‌، مربوط به‌ دوره‌ای‌ است‌ كه‌ به‌ قارلوق‌ها در عین‌ حال ‌«تركمن‌» نیز اطلاق‌ می‌شده‌ است‌(21).
بنابراین‌ در حال‌ حاضر می‌شود گفت‌ كه‌ حداقل‌ در طول‌ قرن‌ نهم‌ كلمه‌ تركمن ‌در حكم‌ یك‌ اصطلاح‌ سیاسی‌ موجود بوده‌ است‌ و از طرف‌ غارلوق‌ها مورد استفاده ‌قرار می‌گرفته‌ است‌. ولی‌ به‌ احتمال‌ خیلی‌ زیاد می‌توان‌ قبول‌ كرد كه‌ در آن‌ تاریخ ‌اوغوزها، نام‌ تركمن‌ را حمل‌ نمی‌كرده‌اند.

چرا اصطلاح‌ «تركمن‌» مورد استفاده‌ قرار گرفته‌ است‌؟

به‌ عقیده‌ ما این‌ اصطلاح‌ با اصطلاح‌ گؤك‌ ترك‌ kök Türk مناسبتی‌ نزدیك‌ دارد. اصطلاح‌ kök Türk به‌ امپراطوری‌ بزرگ‌ ترك‌ كه‌ از طرف‌ كنفدراسیون‌ قبایل‌ مختلف‌ ترك‌ كه‌ قارلوق‌ها نیز داخل‌ آن‌ بودند، اطلاق‌ می‌شده‌ است‌.

آنطور كه‌ می‌دانیم‌ در بین‌ طوایف‌ و قبایل‌ ترك‌، گروهی‌ تحت‌ نام‌ kök Türk موجود نیست‌. كلمه‌ kök Türk كه‌ در كتیبه‌های‌ اورخون‌ دیده‌ شده‌ است‌، یك‌ تسمیه‌سیاسی‌ است‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ V.Thomson اینطور می‌نویسد: «این‌ واژه‌ در مرزهایی‌ وسیع‌ عمری‌ كوتاه‌ داشته‌ است‌، اما در دوره‌ درخشانی‌ كه‌ امپراطری‌ ترك‌ اتحادكاملی‌ تشكیل‌ داده‌ بودند، جهت‌ نامیدن‌ اقوام‌ و قبایل‌ مختلف‌ چهار جهت‌ جهان ‌تحت‌ كلمه‌ واحدی‌، بكار رفته‌ است‌(22).

واژه‌ kök Türk در تركی‌ دو معنا دارد.

یكی‌ از معانی‌ آن‌ «ریشه‌دار»، «اصیل‌»، «نجیب‌» و دیگری‌ «گؤگ‌» یا آسمان ‌است‌.

این‌ واژه‌ در هر دو معنی‌ خود مفاهیم‌ اصیل‌، عاًلی‌، بزرگ‌، جهانشمول‌ را می‌رساند و این‌ مفاهیم‌ با وضعیت‌ سیاسی‌ مورد اشاره‌ Thomson مطابقت‌ دارد.

آنطور كه‌ دیدیم‌، واژه‌ تركمن‌ نیز، در این‌ معاًنی‌ بكار می‌رود.

همانطور كه‌ واژه‌ kök Türk اسم‌ قبیله‌ خاصی‌ نبوده‌ و اصطلاحی‌ سیاسی‌می‌باشد، اصطلاح‌ «تركمن‌» نیز در همین‌ معنی‌ بوده‌ و اصطلاح‌ سیاسی‌ است‌ كه ‌قارلوق‌ها در دوره‌ اقتدارشان‌ بكار برده‌اند.

واقعه‌ تاریخی‌ كه‌ واژه‌ kök Türk افاده‌ می‌كرد در قرن‌ دهم‌ دیگر موجود نبود وبه‌ زمان‌ گذشته‌ تعلق‌ داشت‌. حاكمیت‌ جهانشمول‌ به‌ پایان‌ رسیده‌ بود و به‌ علت‌فروپاشی‌ اتحاد ترك‌، قارلوق‌ها كه‌ از یك‌ طرف‌ با اویغورها و از طرف‌ دیگر همانند اوغوزها با دیگر تركان‌ در وضعیتی‌ خصمانه‌ بوده‌اند، به‌ جای‌ اصطلاح‌ kök Türk كه ‌دیگر كاربردی‌ نداشت‌، اصطلاح‌ «تركمن‌» را كه‌ تقریباً مفهوم‌ مشابهی‌ را می‌رساند اقامه‌ كرده‌اند.

در عین‌ حال‌ در منابع‌ شرق‌ میانه‌ می‌بینیم‌ كه‌ مراد از «تركمن‌» بیشتر «اوغوزها» هستند. در منابع‌مان‌، سلجوقیان‌ كه‌ به‌ طایفه‌ kinik اوغوزها منسوب‌ هستند، «تركمن‌» معرفی‌ شده‌اند.
منابع‌ فارسی‌ كه‌ اولین‌ بار از سلجوقیان‌ بحث‌ می‌كنند، تماماً اینطور هستند:

گردیزی‌ می‌گوید: القائم‌ بامرا « El- kaim bi- emrillah در سال‌ 423 خلیفه‌شد. در زمان‌ او تركمن‌ها ظاهر شدند» (23).

در دیوان‌ ناصرخسرو، مصرع‌ «طغرل‌ تركمن‌ و چاغری‌» وجود دارد (24).

در تاریخ‌ مشهور ابوالفضل‌ بیهقی‌ در جنب‌ كلمه‌ سلجوق‌ تنها نام‌ مورد بحث ‌نام‌ تركمن‌ است‌(25).
كاشغرلی‌ نیز اصطلاحات‌ «تركمنهای‌ اوغوز» و «اوغوزهای‌ تركمن‌» را به‌ تكرار بكار برده‌ است‌(26).
از تمامی‌ اینها با استناد به‌ آنچه‌ از آغاز مقاله‌ درباره‌ معنا و ماهیت‌ كلمه‌ تركمن‌داده‌ایم‌، می‌توانیم‌ این‌ نتیجه‌ را استخراج‌ كنیم‌ كه‌ اصطلاح‌ تركمن‌ اولین‌ بار در نیمه ‌دوم‌ قرن‌ دهم‌ از طرف‌ اوغوزها كه‌ در دشتهای‌ غربی‌ خزر - اورال‌ تشكل‌ سیاسی‌ بزرگی‌ به‌ وجود آورده‌اند، شروع‌ به‌ استعمال‌ شده‌ است‌. اساساً اوغوزها با این‌ مفهوم‌ بیگانه‌ نیستند.

كلمه‌ Tö- kö- möng كه‌ در دایره ‌المعارف‌ مذكور چینی‌ آمده‌ است‌، مرتبط با محلی‌ در نزدیكی‌ دریای‌ خزر است‌(27).

اما بعد از تشكیل‌ امپراطوری‌ بزرگ‌ سلجوقی‌ در میان‌ سكنه‌ خاورمیانه‌ و درمیان‌ تعداد كثیری‌ از اقوام‌ غیر ترك‌، خاندان‌ سلجوقی‌ كه‌ همراه‌ با تركمنها در عین‌حال‌ این‌ اقوام‌ بیگانه‌ نیز متبوع‌ آن‌ بودند و آنها را نیز همانند تركمنها متعلق‌ به‌ خود می‌پنداشتند، مخصوصاً در دوره‌ای‌ كه‌ به‌ اردو از هر جنس‌ قشون‌ می‌پیوست‌ و فرماندهان‌ بیشتر از میان‌ بردگان‌ استخدام‌ می‌شدند، تركمنها كه‌ با خاندان‌ حاكم‌ امپراطوری‌ نام‌ مشابهی‌ داشتند، بعضاً از سلاله‌ جدا می‌شوند.

موارد فوق‌ را می‌توان‌ دلایلی‌ در ایضاح‌ جملات‌ وزیر نظام‌الملك‌ دانست‌ كه‌می‌گوید: «هر چند تركمنها مشكلات‌ فراوانی‌ برای‌ دولت‌ ایجاد كردند، در این‌ دولت‌ حقی‌ داشتند، در تشكیل‌ دولت‌ خدمات‌ زیادی‌ را انجام‌ دادند و متحمل‌ زحمات‌ زیادی‌ شدند. تركمنها با خاندان‌ حكومتی‌ نسبت‌ خویشاوندی‌ دارند(28).


زیرنویس‌ها:
1. Vambery, a.e., 24.
2. M. Th. Houtsma: WZKM II (1888), 228.
3. Gy. Nemeth, a.e., 70.
4. Hudud Al - Älam, 311.
5. O. Pritsak, Der untergang des Reiches des ogusischen yabgu: F. köprülüArmagani, 1953, 397
6. Ilk mutasavviflar, 1919, 152, daha bk: A.müll.: belleten, 27.Sayl, 261,I.n.
7. oguzlar Türklerin büyü boylarindndir, Ve 12 kabiledir; bir kismi sehirlerde,bir kisml Sahra(atda oturulardi... Islam ülkelerine komsu olduklari zamanbazilari Müslüman olduki, bunlara Türkmen derler".
- Tabäyiüسl- hayavän, Minorsky nesكri, 1942, metin, 18, ingillizce trc.,29.
8.Q.G.A. III. 274, bk, Minorsky, Tabäyiüسl- hayavän 94; O.PRITSAK,untergang..404.
9. A.T.BATTAL: TMXI(1954), 77-78.
10. Vambery, a.e., 24.
11. Merveziش, metin,18.
12.Minorsky, Tabäyiü,l- hayavän, 95.
13.AKDES N,KURAT, peenek tarihi, 1937,303-3.
14.Battal, göst, yer.
15.Divanül, T.,I,31.
16.A.T. Taymas: Tmxi, 78.
17.R.N. Frye- A.Sayili, Selµuklulardan evvela- كarkta Türkler: Belleten, 37.Sayl, 1331-67.
18.Pritsak: Islam Ansiklopedisi, karahalilar mad.: A.müll., Die karachan idener Islam XXXI (1953), 22. Käكgariسye göre" karluklar ogژuzlardan ayri, fakatonlar ribi türkmen dirler" Divanül,T.,I, 473.
19.Pritsak, vonden karluk zuden karachaniden: ZDMG 101 (1951), 2703-00;Islam ansiklopedisi,karahanlilar mad.
20.Gin kaynagژi Tang-كu,dada bu husus kayithidir. E.Chavannes,Documents... 1903, 21 bk.
21.Barthold; EI, Turkmens mad.: Frye- Sayili, goژsi,yer.
22.V.Thomsen, Turcica, 1916, 20.
23.Gerdizi, S.nefisi neكri, 1333 ك., 65.
24.Nasir-i Husrer, Divän, Nasrullah Taki neكri, 1307 ك. 468.
25.Tarih-i Beyhaki, indeks.
26.El, Turkmens bk.
27.S. EI, Turkmens bk.

‌ابراهیم قفس اوغلو
برگردان: بی بی مریم شرعی

منبع:
فصلنامه یاپراق



عصر صحرا...
ما را در سایت عصر صحرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالمناف آق ارکاکلي asresahra بازدید : 520 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1391 ساعت: 3 PM

لینک دوستان

نظر سنجی

نظر شما درباره ی وبلاگ عصر صحرا چیست

خبرنامه