اغوز

ساخت وبلاگ

درباره واژه ی ترکمن تعابیر گوناگونی ارائه شده است ولی صحیح ترین آنها استدلال دنی، محقق فرانسوی و دارنده کتاب گرامر زبان ترک است که ترکمن را به دو بخش ترک + من تقسیم کرده و پسوند من را علامت و نشانه مبالغه و تشدد می دانند و ترکمن را به معنی اوزترک (ترک اصیل و بزرگ) آورده است.

در واقع مردم ترکیه و ترک های ایران در زمان سلجوقیان که ترکمن بوده اند به ایران و آسیای صغیر مهاجرت کردند و اصالت آنها، همانگونه که خود آنها نیز به آن افتخار می کنند، ترکمن می باشد. برای روشن تر شدن این مطلب مثالی در این مورد از کشور خودمان می آوریم :
در ایران اقوام گوناگونی مانند کرد، لر، گیلک و ... زندگی می کنند که اگر از آنها بپرسید از چه قومی هستید خواهند گفت: کرد، لر و ... ولی آنها در یک تقسیم بندی بزرگتر همه جزو اقوام ایرانی می باشند.

ترکمن ها هم قومی بزرگتر از قبایل ترک به حساب می آیند که بعد ها با کوچ به مناطق ایران و آسیای صغیر دولت های بیشماری مانند: سلجوقیان، آق قویونلو ها، قرا قویونلو ها و امپراطوری عثمانی را به وجود آوردند. برای نمونه موسس امپراطوری عثمانی، عثمان بیگ از طایفه قایی اغوز بود که این طایفه هم اکنون در میان ترکمنان ایران وجود دارد.

اغوزها

اغوزها در سواحل تولا (توغلا) در آن بخش از رودخانه که مستقیما رو به شمال امتداد داشت سکونت داشته اند. در سنگ نبشته ها اوغوزها قومی معرفی شده اند که در شمال سکونت داشته اند. همسایه شرقی آنها تاتارها بودند. چون متشکل از 9 طایفه می شدند به آنها توقوز اوغوز (9 اوغوز) می گفتند. ما از این 9 شاخه تنها نام دو قبیله آن را می دانیم. قبیله قونی (Kuni) و قبیله تونگرا (Tunra).

اوغوزها قبیله ای از نه قبیله تغزغز بودند که بخش مهمی از اتحادیه ترکان شرقی را تشکیل می دادند و در کتیبه اورخون از اوغوزها نام برده می شود. در کتاب حدود العالم آمده که «ملوک همه ترکستان اندر قدیم از تغزغز بودی». تغزغزها با اویغورها مناسبات نزدیکی داشتند.

البته برخی محققین توقوز اوغوز و اون اویغور را یک قوم واحد تصور کرده اند. این خود جای تعجب دارد. اوغوزان که در سواحل تولا سکونت داشتند و مشتمل بر 9 شاخه بودند و تابعیت خاقان را پذیرفته بودند، متمایز از اویغورهایی بودند که در سواحل سیلنگا سکونت داشته و مشتمل بر ده شاخه می شدند و توسط حکمرانان با عنوان ایل تبر اداره می شدند. مسلما این ها دو قوم متمایز از یکدیگر بوده اند.

در قرن دوم هجری اتحادیه اغوزها از قلب ترکان شرقی، ناحیه اورخون به سوی غرب تا نواحی آرال و سیر دریا کوچ کردند و در سر راه خود به جیحون و قره قوم و دشت های دهستان (در کرانه خزر) رسیدند. در اواخر نیمه دوم قرن چهارم هجری، اصطلاح ترکمن در منابع اسلامی مورد استعمال قرار گرفت. مقدسی از دو محل در ماوراء النهر به عنوان موضوعی دفاعی در برابر ترکمانان سخن می گوید.

به نوشته مولف تاریخ ترکمانان، « در یکی از کتیبه های ینی سئی که متعلق به قرن هفتم میلادی می باشد، برای اولین بار به کلمه غز یا اوغوز بر می خوریم. از روی این کتیبه معلوم می شود که غزها در ابتدا در ساحل رود بالک زندگی می کردند که مجموعا از شش طایفه تشکیل می شدند. سپس در نیمه دوم همان قرن به ساحل رود تولا کوچ کردند، آنها در این ناحیه از 9 طایفه تشکیل می شدند. (توغز اوغوز)، رئیس آنان آلپ توران بود که در سن 23 سالگی فوت کرد.
غزان به دو قبیله «اوچ اوق» و «بوزاوق» و 24 طایفه تقسیم می شدند، و اغوز خان رهبر آنان بوده است. اغوزخان صاحب 24 فرزند پسر شد و تمامی ترکمانان امروز از نسل آنانند و هر قبیله لقبی مخصوص داشت، اوغوزخان به تسخیر نواحی غرب، توران، شام، مصر رفت و بعد از آن که نواحی را ضمیمه کشور ساخت به «یورت» سرزمین اصلی خود در اورتاق و کرتاق بازگشت و تیر و کمانش را بین آنان تقسیم کرد، پسرانی از نسل کمان گرفته ها بوجود آمدند که به «بوزاوق»، به معنی پاره کردن ملقب شدند و سمت راست لشکر بدان ها سپرده شد و فرزندانی که از نسل تیر گرفته ها بوجود آمد، «اوچ اوق» یا «سه تیر» نامیده شدند و سمت چپ لشکر قرار گرفتند.

بعد از مرگ اغوزخان، یکی از پسرانش به نام گون خان به تخت نشست و او وزیری دانا داشت به نام «ایکیت ارقیل خوجه»، روزی این وزیر به گون خان گفت، برای اینکه بین فرزندان بر سر مال دشمنی ایجاد نشود، هر یک را تمغایی مخصوص بدهیم و هر یک را جانوری مقرر گردانیم که انقون ایشان باشد، که مشتق از کلمه اینق یا مبارک است و انقون را نبایستی آزار و آسیب رساند.

از مجموع گفتار رشیدالدین فضل الله این چنین استنباط می شود که طوایف ترکمن، تا زمان او، یعنی قرن هشتم هجری به وجود انقون پرستی (توتمیزم) اعتقاد داشتند.

ترکمن ها در این دوران با گله داری و شبانی روزگار می گذراندند و تمامی قبیله به ییلاق و قشلاق می رفتند. در رأس اوغوزها، بایندر قرار داشت که بیشتر مایل بود تمامی کارهایش به دست دامادش انجام گیرد.

صفت اصلی بانوان ترکمن در این دوران «سفید رویی» است که لازمه اش برخورداری از تغذیه خوب و در ضمن ندیدن آفتاب است که مشخصه ثروت و مقام اجتماعی آنها است. زنان ترکمن آزادی بیشتری داشتند و تمام مدت را در چادر خویش به سر نمی بردند، سوارکاری، تیراندازی و کشتی گیری و شمشیر زنی از کارهای عمده زن های ترکمن در این دوره است. زنهای ترکمن در این ایام یاشماق یا روسری ندارند، خانه های ترکمن همان آلاچیق است، چادرهای مجلل و آراسته شایسته سکونت قهرمانان است که به آن آق اویلر می گفتند که روزنه های نورگیر آنان طلایی است به این معنی که دور تا دور آنها از پارچه های گران قیمت ساخته می شد.

اغوزها فوق العاده مهمان نواز بودند بطوریکه ابن فضلان در این مورد می نویسد: « اگر شخصی نزدیک یک نفر ترک برود که نمی شناسد و به او بگوید من مهمان توام و از شتر و چهارپایان و درهم تو می خواهم آنچه را که بخواهد میزبان به او می دهد.»

اغوزها هم مانند گوگ ترکها میت را با لباس و اسلحه و اشیای شخصی دفن می کردند. آنها برای قبر اتاقی را می کندند و مرده را در آنجا می نشاندند و به دستش ظرف پر از قمیز (مشروب محلی ترکان) که از شیر اسب بود می دادند و در برابرش ظرف مزبور را می گذاشتند. در بالای قبر هم گنبد کوچکی می ساختند. این رسم یعنی ساختن گنبد بر روی گور در میان ترکمن ها برای افراد مهم متداول بوده است. بعد اسب های شخص مرده، قربانی می شد و برای اطرافیان مرده مهمانی داده می شود، این غذا یوغ آشی یا اولوم آشی (غذای ماتم یا مرده) نامیده می شد.
سر و دست و پا و پوست اسب متوفی را هم در قبر او از چوبی آویزان می کردند تا میت سوار بر اسب شده به بهشت برود و زودتر برسد.

هر یک از 24 طایفه اغوز (ترکمن) دارای یک توتم بودند که همه آنها نوعی مرغ شکاری بودند: شاهین، قرتال (عقاب)، تاوشانجیل (نوعی عقاب و یا قره قوش که خرگوش شکار می کند)، سونقور یا سنقور (نوعی باز شکاری).

هر یک از آن 24 طایفه یک تمغا (نشان مخصوص به خود) داشتند، و همان طوری که گفته شد هر یک از طوایف نیز یک اونقون برای خود می شناختند که مورد احترام افراد همان طایفه بود. گوشت این اونقونها خورده نمی شد و آنها را نشانه تبرک و خوش یمنی می دانستند.

قبیله های اغوز در سده یازدهم میلادی از نگاه ترکیب قومی و اجتماعی، یکپارچه نبودند. آنها با مردم کوچ نشین و اسکان یافته محلی، سخت آمیخته شدند و در شکل یافتن خلق های بسیاری کم و بیش شرکت داشتند.


منبع
سیری در تاریخ ترکمن - مایسا ایری

عصر صحرا...
ما را در سایت عصر صحرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالمناف آق ارکاکلي asresahra بازدید : 585 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1391 ساعت: 2 PM

لینک دوستان

نظر سنجی

نظر شما درباره ی وبلاگ عصر صحرا چیست

خبرنامه