مختومقلي از زبان «خداي بردي درديف»، فيلسوف و نويسنده نامدار تركمنستاني"...
مختومقلي عقيده دارد كه تمام چيزهاي دنيا، در پس پردههاي اسرارآميزي قرار دارند كه پي بردن بهاين اسرار پنهان، كار سادهاي نيست. اما با اين وجود، انسان وظيفه دارد براي كشف حقايق تلاش كند. اگر او اين كار را نكند، در دستيابي بهحقيقت، بهبيراهه خواهد رفت..."
...در مركز مطبوعات و انتشارات تركمنستان در عشق آباد هستم. پير مردي با موهاي سفيد، در حالي كه لبخند بر چهره دارد، از پشت صندلي اش بلند مي شود و بهطرفمان ميآيد. او با علاقه و خوشرويي از ما استقبال ميكند. امان مراد(يكي از دوستان نويسنده تركمنستاني) مرا به اين استاد معرفي ميكند و ميگويد: يك خبرنگار ايراني، يك دوست و هم طايفه از تركمنهاي ايران، در خدمت شماست. خداي بردي ميگويد: بله، از ملاقات با شما بسيار خوشحالم و براي من سعادتي است كه براي اولين بار با يك خبرنگار تركمن ايراني ملاقات ميكنم.
او سپس سر جايش مينشيند و براي پاسخگويي بهسؤالاتم آمادگي خودش را اعلام ميكند. من به او ميگويم : كتاب"كشتي عقل" مرا تا بدين جا كشانده است. من قبلاٌ وصف اين كتاب را شنيدهام و در باره اهميت آن در روزنامههاي تركمنستان مطالبي را خواندهام. بهنظر من اين كتاب يكي از بهترين كارهاي شماست و فكر ميكنم كه شما شاعر و عارف بزرگ تركمن را بهتر از ديگران به مردم شناساندهايد. بهنظر من كنكاش در ديدگاه فلسفي و عرفاني شاعر، از ويژگيهاي تحقيقات شماست، لطفاٌ در اين باره توضيح دهيد؟
استاد خداي بردي درديف كه امروزه همه مردم تركمنستان، بهعلم و دانش او آگاهي دارند و در ميان انديشمندان و متفكران شوروي سابق نيز شهرتي دارد، قدري مكث ميكند و سپس با دست چپ عينكش را جابجا ميكند و آنگاه آهي ميكشد و ميگويد:
در واقع كار اصلي من در مورد مختومقلي همين كتاب كشتي عقل است. من سالهاي زيادي را درباره شناخت و شناساندن افكار مختومقلي صرف كرده ام. مي شود گفت كه پس از پي بردن به بينش و افكار فلسفي مختومقلي، اغلب وقتم را در اين باره صرف كرده ام. من حاصل كارم را همان طوري كه گفتم در كتابي به نام "كشتي عقل" براي اولين بار به زبان روسي چاپ كردم تا مردم روس زبان نيز بتوانند به عظمت كلام اين شاعر پي ببرند.
من نام اين كتاب (كشتي عقل) را از يكي از اشعار مختومقلي اقتباس كردم...
يك قوري چاي و چند كاسه، كه در آن چاي سبز ريخته شده، توسط يك منشي پير روس، روي ميز قرار ميگيرد. استاد نگاهي به يكي از كاسهها مي كند و سپس چاي سبز مي نوشد و به ما هم توصيه ميكند كه چاي سبز بخوريم. او آنگاه نفسي تازه ميكند و به حرفهايش ادامه ميدهد: مختومقلي در قلب ما جاي دارد و تاج سر ماست. در شرايط فعلي كه دست ما باز است، وظيفه داريم كه افكار مختومقلي را با ترجمه آثارش، به مردم دنيا بشناسانيم. ما كلمه «بزرگ» را از روي احساسات به شاعر نسبت نمي دهيم، بلكه بخاطر افكار و روح بلند شاعر است و به همين دليل ميگوييم كه مختومقلي شاعر بلند مرتبهاي بوده است، به طور كلي ديدگاه فلسفي و اسلامي و طرز تفكر او نسبت به همه انسانهاي روي اين كره خاكي، او را «بزرگ» كرده است. ما به او افتخار ميكنيم و كساني كه قلم بهدست ميگيرند و صاحب قلم شدهاند، وظيفه دارند كه اين «بزرگي» را به مردم جهان نشان بدهند.
آن روز حرفهاي زيادي زديم و دو ساعت با استاد گفتگو كردم و بالاخره وقت رفتن فرا رسيد. آنگاه پس از گرفتن چند عكس يادگاري با او خداحافظي كردم. موقع خداحافضي استاد از جايش بلند شد و تا دم در با ما آمد و موقع بدرقه كردن گفت: امروز برايم روز بزرگي بود، بههمه مردم ايران كه تا بهحال نديدهام، سلام برسانيد، من قلبا دوستي بين مردم ايران و تركمنستان را از خداي بزرگ طلب مي كنم. خدا نگهدارتان باشد.
بدين ترتيب من باتفاق امان مراد، دفتر روزنامه را ترك ميكنم. يادآوري اين نكته هم لازم است كه كتاب «كشتي عقل» در سال 1987 م در عشق آباد ( پايتخت تركمنستان) چاپ شده است. نويسنده در بخشي از اين كتاب درباره شاعر گفته است:
« ...بله شاعر بهدنبال حقيقت است. فكر فيلسوفانه او هميشه در كنكاش است. او سعي مي كند به «عمق» مسايل انسانها پي ببرد. به نظر شاعر ميتوان ريشه روابط پيچيدة انسانها را آشكار كرد. اصل مطلب اين است كه انسان كيست؟ معناي عمر چيست؟ چه چيزهايي روابط صحيح انسانها را مستحكم مي سازد؟ معناي تولد و مرگ چيست؟ كار خوب و بد يعني چه؟ ثواب كدام است؟ حلال كدام است؟... فكر شاعر بهدنبال جواب اين سؤالهاست و به همين جهت عالم گير شده است. مگر راه حقيقت، چون راه سورنا نواختن و طبل زدن است؟ در اين مسير، راههاي متفاوت، بيراهه ها، دست اندازها، كُتَل ها، جوي ها و پرتگاهها وجود دارد. پيمودن اين مسير چقدر دشوار است. اما نميتوان در برابر «انديشهي» جاري انسانها، سدّي ايجاد كرد. در هر شرايطي فكر و انديشه، تفكر به راه خود ادامه ميدهد، زيرا ميخواهد پرده هاي نا آشنا را بگشايد، در عمق گرداب ها سير كند.«كشتي عقل» از عمق امواج زمان، پا فراتر مينهد. هر قدر هم كه پيش مي رود، به عميق بودن و بي پايان بودن آن پي مي برد. گاهي اوقات، مثلا در شعر «نيلاين»- چه كنم؟ چنين استنباط ميشود كه شاعر از پي بردن به مسايل دنيا كاملا عاجز مانده است. شاعر چه چيزي را ميخواهد بيان كند؟ او عقيده دارد كه تمام چيزهاي دنيا در پس پرده هايي اسرار آميز قرار دارند و پي بردن به اين اسرارپنهان، كار آساني نيست، امّا با تمام اين وجود، انسان وظيفه دارد كه براي كشف حقيقت تلاش كند، اگر چنين نكند، در دستيابي به حقيقت به بيراهه خواهد رفت...»
گفتني است اين كتاب در حال ترجمه به زبان فارسي ميباشد. اين گفتگو نيز در بهار سال 1374، يعني 15 سال پيش در دفتر نشريه «ديار ژورنالي» كه استاد مدير مسئول آن بود، در عشق آباد انجام شد و چند سال بعد اين استاد فرزانه مرحوم شد. ضمنا مشروح گفتگو با فعالان عرصه فرهنگي و هنري تركمنستان كه بعد از كسب استقلال در اين كشور و طي چند سفر انجام گرفت در كتابي با نام: « در مهماني هنرمندان تركمنستاني» جمعبندي و در دست چاپ ميباشد.
خوانندگان در اين كتاب با زندگاني 30 فعال عرصه فرهنگي و هنري اين كشور آشنا خواهند شد.
عصر صحرا...
ما را در سایت عصر صحرا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : عبدالمناف آق ارکاکلي asresahra بازدید : 805 تاريخ : چهارشنبه 23 اسفند 1391 ساعت: 2 PM