پاسخ عبدالمناف آق اركاكلي به منتقدين

ساخت وبلاگ

دوست عزیزی فرموده بودند: بنده هم تحصیلکرده هستم اما نظر من بر خلاف نظر شماست لطفا با معیار نقد کنید.دوست عزیز اولا از کامنت گذاری شما متشکرم . در ثانی اینجانب قصد بی حرمتی نداشته و ندارم و در مقاله به قضاوت ننشسته و قضاوت را بر عهده ی مردم گذاشته ام.دراین نکته که شما تحصیلکرده و روشن فکر هستید شکی نیست اما همانگونه که تحصیلکرده هایی چون شما با مقاله ی اینجانب مخالف بودند،تعداد موافقین هم کمتر از مخالفین نیست.

استباط شما از حدیث متن اینگونه بود که بنده حدیث پیامبر را به چالش کشیده ام،اولا نگارنده چنین قصد و غرضی نداشته و فقط سوال کرده ام.طبق فرامین بزرگان دین هر کجا در دین و مسائل دیگرعلمی در شما شک و شبهه ای به وجود آمد سوال کنید.اگر با نظرات یک گروه دین کامل می شد در عصر حاضر شاهد مذاهب و فرقه های گوناگون نبودیم.انسان با عقل می تواند راه درست را از غلط تشخیص بدهد.

در ثانی ابوجهل سخنان پیامبر را می فهمید اما به دلیل منافع و تعصبات خود را به خواب می زد!از طرفی در طول تاریخ بوده اند افرادی که حق را تشخیص داده ولی به سمت و سوی آن نرفته اند مثال عاشورا در میان مسلمانان یکی از بارزترین آنهاست،مردم با علم به این نکته که امام حسین(رض)نوه ی پیامبر است و به خاطر دین خدا و مردم قیام کرده نموده پشت او را خالی کردند و مثال هایی دیگر که مردم خود را به خواب زدند که از متن مقاله خارج است.
ایرادی هم بر مسئله تعبد وارد ساخته بودید.گفته ی شما در مورد هدف آفرینش جن و انسان نافذ است اما منظور نگارنده طرد تعبد نبود بلکه تکیه بیشتر به عقلانیت بود.

گفته بودید هرکه علم حدیث و قرآن نداشته باشد علم کاملی ندارد.اولا هیچ بشری در دنیا علم کامل نداشته و ندارد.هرکسی باید از دری وارد شود،مسائلی چون اقتصاد،جامعه شناسی،فقه،بلاغت و... چون قدیم الایام نیست که یک فرد به تنهایی درهمه ی علوم توانایی داشته باشد چرا که در گذشته ها علم در پایین ترین سطح خود بوده است.امروزه با پیشرفت علم ،هر شخصی می تواند در یک حوزه وارد علم شده با تبادل نظر با سایر علوم اطلاعات جامعی در اختیار جامعه بگذارد و دین به دلیل اینکه با اعتقادات و آخرت انسانها در ارتباط است باید خود را با علوم تطبیق دهد و بر عکس.بزرگترین روحانیون تاریخ شیعه و سنی سعی می نمودند تا علم خود را به روز نمایند به عنوان مثال می توان از شهید مطهری و شیخ حسن ندوی در تاریخ معاصر یاد کرد.

افراد انگشت شماری چون اینجانب را باعث مانع پیشرفت تراکمه دانسته بودید. کمتر قومی در طول تاریخ به وسیله ی یک فرد از راه منحرف شده اند یا به راه راست رسیده اند.این مسئله در تاریخ معاصر به اوج خود می رسد و پیشرفت و عقب ماندگی جامعه ای به وسیله ی چند نفر میسر نمی شود.از معدود استثنائاتی که می توان به این مسئله وارد ساخت پیامبران الهی بوده اند که در جهالت مردم ظهور می کردند و مردم را به راه راست هدایت می نمودند و موفق بودند البته خیلی از پیامبران چون پیامبران قوم یهود به وسیله ی قوم خویش طرد شده بودند.

از اینجانب تقاضا شده بود با علم ناقص خود روحانیت را به چالش نکشم.با نقد یک روحانی،روحانیت به چالش کشیده نمی شود.بلکه بر عکس با کنار رفتن نقاط منفی نکات مثبت جایگزین آن خواهد شد.بنده چون سایر تراکمه روحانیون را دوست دارم و روحانیون (شیعه یا سنی )محافظان دین الهی هستند و طبق فرموده ی خداوند عده ای از مردم باید به علوم دینی پرداخته و تفقه نمایند تا آخرت مردم در خطر نباشد.از طرفی بنده قبول می کنم که علم ناقصی دارم چرا که همه ی مردم علم کاملی ندارند و بنده از میان همین مردم هستم.از سویی دیگر هیچ کسی مصون از خطا و لغزش نیست چرا که انسان ممکن الخطاست اما باید از زاویه ای دیگر به امر نگاه نمود آیا نقد یک فرد از هر گروه یا قشری یعنی به چالش کشیدن آن گروه محسوب می شود مسلما خیر! و اگر اشتباهی از طرف روحانیون در جامعه روی داد نباید آنان را سرزنش نمود چرا که قصد آنان خیر و خدمت به جامعه می باشد.

درکامنتی دوست عزیزی فرموده بودند فضای مجازی عجب جذابیتی داردو...در قسمتی نوشته اند(من هم هستم) یا بنده با نوشتن این مطلب خود را مضحکه عام و خاص کرده ام. اولا اینجانب به دنبال شهرت نیستم ،مطلب ضعف ها و قوت های جلال قاری در تفسیر قرآن که ازسوی بنده انتشار یافت با نام مستعار دلسوز نگاشته شده بود که به اصرار دوستان و بر خلاف میل باطنی خودم به نام حقیقی بنده درج شد.
درثانی اگر به دنبال شهرت بودم می توانستم سوژه های بزرگتر و به اصطلاح جنجالی تری انتخاب نمایم.
موافقین مقاله ی اینجانب از منتقدین خواسته بودند احساسی با بحث مقاله برخورد نکنند.اینجانب داوری در این مورد را بر عهده ی مردم و خوانندگان می گذارم. از تعاریفی که از اینجانب شد خوشحال هستم. اما تقاضا می کنم مرا بیش از حد و اندازه هایم تعریف ننمایید،مسلما بنده هم ایراداتی در نویسندگی و ... دارا هستم تقاضا می کنم چون برادری دلسوز مرا یاری فرمایید.

دوست عزیزی در وبلاگ اینجانب سوالی مطرح نموده بودند که آیا از این برخوردها ناراحت نمی شوید که تندترین نظرات را برای شما می گذارند؟مسلما خیر،چرا که اعتقاد دارم قصد و نیت همه ی افراد خیر است.
در پايان سخن جري لوئيس را يادآور مي شوم : بگذارید هر خوبی که می توانم به دیگران انجام بدهم،انجام دهم چرا که دیگر به دنیا نخواهم آمد و یکبار زندگی می کنم!
پايدار باشيد

عصر صحرا...
ما را در سایت عصر صحرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : عبدالمناف آق ارکاکلي asresahra بازدید : 455 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1391 ساعت: 2 PM

لینک دوستان

نظر سنجی

نظر شما درباره ی وبلاگ عصر صحرا چیست

خبرنامه