جان محمد عوضوف كه مقالهای در بارهی تقسیمات طایفهی كوكلنگ نوشته است، پس از تقسیم این طایفه به قایی و دودورغا طایفهی قارناس را جزو قاییمیشمارد و در جایی دیگر جزو دودورغا آورده است.(4)
سلطانشا آتانیازوف در مدخل طوایف قارقین، قارجا، قارما، قارناس، قوراما در كتاب خود، مینویسد: این واژههای قومی، از فعلهای قارماق و قوراماق یعنی پیوند كردن، وصل كردن، یكی كردن، متحد كردن درست شده است و معنای طایفهای كه از تركیب طوایف مختلف تشكیل شده است را میدهد. واژهی قومی قارناس بصورت قارا اوناس Garaunas در تركمنهای فرغانه و جغتایهای ماوراالنهر بصورت قارا اوناس Karaunas میباشد. در زبان مغولهای مغولستان قارا اوناس به معنای ایل مختلط قاریم- قاتیم ایل است. ممكن است قارناس تركمن نیز هممعنای همین كلمه باشد.(5)
آتانیازوف در مقدمهی خود در كتاب شجره و نسبنامهی طوایف تركمن اشارهای دارد به «- س» (- اس، - ـِـ س) بعنوان پسوندی كه جزو پساوند دیگر در زبانهای آلتایی پیش از استفاده از «- لار، - لر» برای نشان دادن جمع و كثرت، از آنها استفاده میشده است. او برای نمونه نام این طایفه و تیرهها را ذكر كرده است: «بدس»Bedes، «قارناس» Garnas، «تمس»Temes، «چگس» Çeges، «هاقاس» Hakas، «بارلاس» Barlas و مانند آن.(6)
برخی از محققین تركمن، بر این عقیده هستند كه «قارناس» از تركیب «قارا /سیاه+ اون (= هوُن) +اس (پسوند جمع)» به وجود آمده است، یعنی قبیلهی «قارا هونها» (هونهای سیاه).
به نظر نگارندهی مقاله، پسوند «-اس» در واژهی قارناس برای نشان دادن جمع و كثرت نیست. اگر به تركیب واژهی قارناس توجه كنیم درمییابیم كه این كلمه از واژهی قارماق اخذ نشده است، یعنی كلمهای را نمیتوانیم بیابیم كه با - ناس، - نس تركیب (مبحث وندهای واژهساز در زبان تركمنی) و واژهای دیگر را درست كرده باشد. ما باید روی پسوند «- اس، - س» توجه كنیم.
قارناس از واژهی «قارین/ بطن، شكم، میانهی چیزی، درون چیزی» اخذ شده است. به اندك كلماتی كه با پسوند «- اس، - س» (پسوند تخفیف معنای صفت) ساخته شدهاند، توجه كنید:
یوْغین (ضخیم و ستبر) Ü یوغنـ +اس (كمی ضخیم و ستبر)
آغیر (سنگین) Ü آغر+اس (كمی سنگین)
ینگیل (سبُك) Ü ینگلـ+ـِ س (كمی سبك)
در كلمات یوْغین ýogyn، آغیر agyr، ینگیل yeňil، پیش از همخوان (صامت) آخر واكهی (مصوت) I، y وجود دارد. اگر به كلمهی قارین نیز توجه كنیم، به این نتیجه میرسیم كه تركیبی همچون تركیب كلمات بالا فوق دارند. وقتی پسوند «- اس، - س» به این كلمات افزوده میشود، واكهی پیش از همخوان آخر حذف میشود و دو همخوان ساكن ایجاد میگردد: یوغْنْ ýogn-، آغْرْ agr-، ینگْلْ ýeňl- ، قارْنْ garn. حال با افزودن پسوند «- اس،- ـِ س» (-as, -es) به آنها كلمات مود نظر بدست میآیند:
یوْغناس ýognas
آغراسagras
ینگلس ýeňles
قارناسgarnas
اكنون به محل زندگی طایفهی قارناس برمی گردیم. «قارناوا» كه به صورت «قرناوه» نوشته میشود، و «قارنابا» نیز تلفظ میشود، محل زندگی طایفهی قارناس گوكلنگ است. خود اهالی قرناوه، آن را با «ناوه» (آبراهه پیری كه در كنار روستا قرار دارد) مرتبط میدانند:
قارری (پیر) + ناوا (میزاب، آبراهه) Ü قارناوه
به نظر نگارنده شباهت قسمت اصلی دو واژه «قرناس» و «قرناوه» یعنی «قرنا» اتفاقی نیست.
برای ریشهیابی لغت (قارناوا) به سراغ واژههایی میرویم كه پسوندهای «- وا، - وه» (= با، به)، «- اوا، - ـِ وه» دارند:
هاسا hasa (نوعی پارچهی نخی كه از آن پیراهن میدوزند) Ü هاسا+وا (هاسابا) (سربند زنان تركمن)
قوْوماق gowmak (میان تهی كردن) (7) Ü قوْو gow (ریشهی فعلی) Ü قوْو+وا Ü قوْوا (=قاوا) (بدره،سطل).
یوُوماق ýuwmak (در تركی قدیم: گرد كردن، دایرهوار چرخاندن) Ü یوُو (ریشه فعلی) یوُو+وا Ü یوُوا (آشیانه پرندگان).
كجه (باردان و سبد بافته شدن از چوب كه در آن خربزه و خیار و مانند آن از جایی به جایی برند) (8) Ü كجهوه Ü كجهبه (= در فارسی: كجاوه).
به كلمات زیر كه ممكن است تشابه تركیبی با واژه قارناوا داشته باشند توجه كنید:
هیراوا hyrawa (خودرو، وحشی): «هیراوا بوغدای/ گندم خودرو».
خیوا Hywa (شهر خیوه).
ماراوا Marawa (شهر مراوهتپه در تركمنصحرا).
در تركیب واژهی «قارناوا» میتوان اذعان داشت كه واژهی «قارناس» پس از حذف «- س» آخر به علت سنگینی تلفظ در تركیب با پسوند «- وا» بصورت «قارناوا» (= قرناوه) درآمده باشد.
منابع و ماخذ مورد استفاده:
1. فضایل التركمان، استاد عبدالرحمن آخوند تنگلی قراقچی، ناشر نور محمد آخوند بازیار سخاوی، گنبد، فروردین 1364، ص 111-109.
2- شجره و نسبنامه طوایف تركمن، سلطانشا آتانیازوف، عشقآباد، انتشارات توران-1،1994، ص 108.
3- همان ماخذ، ص 252-215.
4- همان ماخذ، همان صفحه. 4- همان ماخذ، ص 205.
5- همان ماخذ، ص 108.
6- همان ماخذ، صص 16-15.
7- تاملاتی در عرصهی ریشهشناسی فرهنگ تركی نوین، اسماعیل هادی، انتشارات احرار تبریز، زمستان 1379، صص 644-643.
8- دیوان لغات الترك نامها و صفتها و ضمیرها و پسوندها، محمود كاشغری، ترجمه و تنظیم و ترتیب الفبایی دكتر سیدمحمد دبیرسیاقی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول، پاییز 1375، ص 875.
محمود عطاگزلی
عصر صحرا...
ما را در سایت عصر صحرا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : عبدالمناف آق ارکاکلي asresahra بازدید : 711 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1391 ساعت: 3 PM